بعد از خواندن مقالهای به نام «رولت نوادا» توسط لارنس اسکات با سوالات زیادی روبهرو شدم. نظرات نادرستی درباره بازی رولت نوادا، چرخهای مدرن آن، امنیت شغل دیلر، سیستمهایی که بازیکنان برای بازی استفاده میکنندف اقدامات شتابزده و متقابلی که بازیکنان در بازی انجام میدهند و نحوه پیشرفت این بازی وجود دارد.
محوریت این مقاله، هدف قرار دادن دیلر یا شخصی که توپ را در رولت، وارد بازی میکند، نیست اما اعتقادات اسکات را درباره اقدامات متقابل متداول علیه بازیکنان برنده را توصیف میکند. به اعتقاد من یک بازیکن رولت نباید این اتفاقات را بیش از یک بار تجربه کند، اگر اتفاقاتی که در ادامه از آن حرف میزنیم چندین بار برای بازیکن رولت تکرار شود به منزله تقلب در این بازیهاست.
مطمئناً، اسکات یکی از بهترین افرادی است که میتواند فیزیک، فاکتورهای تکنیکی و روشهایی را که در قسمت پرتاپ توپ مورد استفاده قرار میگیرد را توضیح دهد. ویژگیهایی که چرخ را از نظر بازیکنان آسیبپذیر و قابل شکست دادن میکند با ویژگیهایی که دیلرها از آن برای شکست بازیکنان استفاده میکندد برابرند.
بیش از ۱۵ سال است که من با چرخ رولت کار میکنم و بعد از این مدت داستانهایی درباره تقلب هنگام پرت کردن توپ میشنوم. یادم میآید که در آن زمان سعی میکردم تا توپ را از همان نقطهای که در دور قبل پرتاپ کردم، رها کنم و نتایج بدست آمده در دور قبل را تکرار کنم ولی باید بگویم که هیچگاه این همپوشانی اتفاق نیفتاد.
سالها بعد، فهمیدم که پرتاپ از یک نقطه یکسان نمیتواند توپ را در همان مسیر دور قبل هدایت کند و این یک فرضیه غلط بود و تنها یک تله ذهنی برای متقاعد کردن خودتان جهت دریافت متیجهای یکسان بود. بعد از گذشت چند سال متوجه شدم افرادی که اعتقاد به تقلب در بازی رولت از طریق پرتاپ توپ در مسیر قبلی دارند به ۳ دسته تقسیم میشوند:
۱-افرادی که فکر میکنند که پرتاپ توپ در نقاط مشخصی از چرخ مهارتی است که با تمرین کردن بدست میآید.
۲-افرادی که فکر میکنند که چون دنبال کردن چرخ با چشم و شاهد بودن تغییرات آن امکان پذیر است پس در نتیجه میتوان با پرتاپ حساب شده توپ آن را به بخش خاصی از چرخ هدایت کرد.
۳-گروهی هم هستند که فکر میکنند میتوانند راهی برای این مسئله پیدا کنند و توپ را در مسیر هدایت شدهای وارد بازی کنند.
به تمام این موارد بالا در مقاله اسکات اشاره شده است. برای مثال، در نامهای یک دیلر تازهکار از یک دیلر قدیمی پرسیده است:« چه مدت طول میکشد تا یاد بگیرم، توپ را دقیقاً به جایی که میخواهم پرتاپ کند تا نتیجه مورد نظر من را بدهد؟» نتیجه این جمله در این مفهوم خلاصه میشود که اگر کسی بتواند برای مهارت تسلط پیدا کند میتواند امور این بازی را بدست بگیرد و کازینو را به سود زیادی برساند.
به نظر من، اگر منطقی به این موضوع فکر کنید متوجه میشوید که نمیتوان حتی با آهستهترین حرکت چرخ و رعایت بسیاری از نکات، همچنان خطای قابل توجهی در این روند وجود خواهد داشت. با افزایش تعداد چرخشها و افزایش میزان سرعت روتور، درصد خطا افزایش پیدا میکند و فاکتور مهارت در کل حذف میشود. یکی از دیلرهای با تجربه و پیشین رولت میگوید که بدست آوردن این مهارت بسیار ساده و بدون پیچیدگی است. فاکتورهای زیادی وجود دارد که در صورت فهم آنها میتوان عمل بدست آوردن مهارت را بسیار راحتتر کرد.
فاکتورهایی که در بازی رولت علیه دیلر هستند
به طبیعت متغیر چرخ توجه کنید. واقعیت این است که ویژگیهایی که امروز چرخ را قابل شکست دادن میکند روز بعد و یا حتی دقیقه بعد عوض میشود. این مسئله شامل دیلرها، تجهیزات و اندازههای تعیین شده برای پرتاپ توپ و چرخش چرخ است که میتوانند در زمانهای مختلف، بازدههای گوناگونی را تولید کنند. تحقیقات من برروی صدها چرخ رولت در این زمینه انجام شد و باید بگویم که اسکات هم با نتایج بدست آمده من همنظر بوده است. او میگوید:« بازی رولت و چرخ آن دارای ویژگیهای ذاتی هستند که باعث میشوند به صورت غیرقابل پیشبینی عمل کنند». من، رفتار بیش از ۳۰۰ چرخ را زیر نظر گرفتم و تنها شاهد تعداد معدودی از رفتارها بودم که تکرار میشد.
بسیاری از افراد عقیده دارند که هر دیلری در بازی رولت «امضای خاص» خود را دارد. به عقیده آنها، هر دیلری با پرتاپهای خاص و تکرار شوند خود، سعی در ایجاد نتایج مشابه در چرخش خود دارد. این پرتاپهای به ظاهر یکسان، میتوانند نتایج متفاوتی را رقم بزنند، پس چگونه یک دیلر میتتواند امضای مخصوص به خود را در پرتاپ توپ داشته باشد؟
چه عواملی باعث غیرقابل پیش بینی بودن چرخش در بازی رولت میشود؟ وجود اصطکاکهای گوناگون روی چرخ! وجود گردوخاک و روغنکاری چرخ، دمای هوا، روغن و غبار روی توپ و چگالی هوایی که چرخ در آن مکان قرار دارد از جمله عواملی هستند که پژوهشگران آنها را روی رفتار چرخ تأثیرگذار اعلام کردند.
آیا توپها کاملاً کروی هستند؟ آیا توزیع وزن در همه نقاط آن یکسان است؟ بسیاری از کارشناسان میگویند:خیر! شاید یکی از دلایل بدست آمدن نتایج عجیب در رولت هم این مسئله باشد. این موضوع در کتابی به نام پروژه رومئو آمده است که در آن الگوریتمی برای بازیهای کامپیوتری رولت در نظر گرفته شده است.
و سرانجام، مهمترین فاکتوری که بسیار مورد توجه قرار دارد و اغلب فراموش میشود این است که پرتاپ هدفدار توپ نیاز به دو نوع مهارت دارد. دیلر باید دو موضوع را در نظر بگیرد: اول اینکه باید روتور را با یک سرعت مناسب بچرخاند و سپس توپ را کاملاً تحت کنترل پرتاپ کند، همچنین این دو مسئله باید جوری انجام شود که کسی به او مشکوک نشود. این دونوع مهارت دیلرها را با مهارت گلف بازهای حرفهای، شناگرهای ماهر و ورزشکاران دیگر مقایسه کنید.بنابراین میتوانید بفهمید روندی را که یک دیلر باید پیگیری کند چگونه است، تنها کاری که باید انجام دهد این است که شرایط را بررسی کند و محاسبات و تخمینهای لازم را برای حرکت خود انجام دهد.
اینها تنها چند دلیل برای توجیه دشوار بودن پرتاپ توپ به صورت تکرار شونده است، درواقع باید گفت که هدایت کردن توپ برای هدف مورد نظر بسیار پیچیدهتر از آن است که فکر میکنید.
دیلر ابتدا باید روتور را با یک سرعت قابل کنترل بچرخاند و سپس توپ از یک نقطه مشخص رها شود. سپس توپ با یک سرعت اولیه که در ابتدا دیلر آن را پیشبینی کرده بود وارد مسیر میشود. این کارها، مربوط به قسمت مهارت است که باید انجام و روی آنها تمرکز شود و تماماً مربوط به مهارت پیشبینی و توجه به اتفاقات روی داده در دورهای قبلی نمیشود. به نظر میرسد که بسیاری از دیلرها بعد از مدتی ماندن در کازینو و انجام بازی رولت فکر میکنند که بسیار ماهر شدهاند و بعد از انجام تمرینات مربوط به پرتاپ توپ فکر میکنند که حتماً میتوانند به شرایط کنترل داشته باشند.
در بلک جک دیلرها وقتی با بازیکنانی مواجه شوند که خوب بازی میکنند چه کاری انجام میدهند؟ اکثر آنها روش خود را در بازی تغییر میدهند و فکر میکنند که میتوانند با یک استریپ کوچک و یا برزدنهای اضافی شیوه بازی را تغییر دهند. آنها معتقدند که میتوانند شرایط غیرقابل کنترل را کاملاً در دست بگیرند و با آن مبارزه کنند.
در رولت، این اعتقاد را دارم هر دیلری مسلماً سمت پرتاپ توپ با هدف تکرار کردن نتیجه قبل آن را پرتاپ کرده است. باید گفت که این تلاش آنها تا حدودی از برد بازیکنان جلوگیری کرده است و در این صورت اعتباری که باید به بازیکنان تعلق بگیرد به دیلر داده میشود.
تنها دو روش وجود دارد که میتواند رویای کنترل پرتاپ توپ در رولت را محقق کند. یکی از آنها «چرخش کور» است، زمانی که دیلر بدون نگاه کردن به روتور توپ را میچرخاند و دیگری « چرخش آخرین خانه» نام دارد، جایی که دیلر توپ را از خانه برنده برمیدارد، منتظر یک چرخش میشود و توپ را از همان خانهای که بار آخر در آن فرود آمده بود میچرخاند. ممکن است از خود بپرسید که چرا آنها از این روش استفاده میکنند؟ به نظر میرسد که استفاده از این روش میتواند دیلر را به سود خوبی برساند و کازینوها هم از به کاربردن این روشها جلوگیری نمیکنند. بسیاری از دیلرها سعی میکنند تا توپ را کنترل شده پرتاپ کنند و از این رو هدایت بازی را در دست بگیرند و در بسیاری از مواقع میتوانند بازی را کنترل کنند . به همین دلیل تصمیم گرفتم که تا داستان این روند را از یکی از دیلرهایی که به نظر میرسد در این کار موفق بوده است را بدانم. از یکی از دوستانم به نام گری سال خواستن تا به من کمک کند تا دیلرهای معروف و تاپ را در لاس وگاس پیدا کنم و در نهایت با یک زوج دیلر کوبایی آشنا شدیم که باهم در کازینوها کار میکردند. باید بگویم که اصلاً تعجب نکردم چراکه بهترین دیلرها از سمت کوبا، جمهوری دومنیکن و پورتوریکو هستند. با صرف وقت در کازینوهای دومنیکن و پورتوریکو و همچنین روبهرو شدن با دیلرهای کوبایی میتوانم با اطمینان بگویم که آنها جزو مسلطترین و تردست ترین دیلرهایی هستند که تا به حال ملاقات کردم. از آنها درباره نجاربشان در این زمینه و هدایت کردن توپ سوال کردم و در جواب گفتند: اگر ما میتوانستیم این کار را انجام دهیم ، میتوانستیم تا این لحظه در کازینو کار کنیم؟ پاسخ آنها برای اسکات بسیار دوپهلو بود. اول اینکه: « چرا کسی باید این مهارت را برای تقلب در کازینو پایه ریزی میکرد و اگر این مهارت و قابلیت واقعی بود، باید جرمهایی هم به تقلب در کازینو اضافه میشد»
باید بگویم که پیدا کردن زمان و شرایط مناسب در بازی برای اجرای این روش بسیار سخت و دشوار است چراکه دیلر برای بردن بازی به جلو دچار محدودیت زمانی است و نمیتواند برای تک تک پرتاپها، وقت زیادی را اختصاص دهد. با این حال، به نظر میرسد که اقدام برای انجام پرتاپ هدایت شده در شرایط مناسب بیهوده است.
از خود سوالهای زیر را بپرسید:
تقریباً ۳۰۰ چرخ رولت در نوادا قرار دارد، اما چه تعداد از آنها باید برای این نوع پرتاپهای خاص در نظر گرفته شوند؟ چه تعداد از کازینوها از بهترین چرخهای قدیمی با مطلوبترین ویژگی استفاده میکنند؟ خرابی چند عدد از این چرخهای قدیمی قابل کنتر است و میتوان با آنها پیشبینی لازم را انجام داد؟ باید بگویم کمتر از ۳۰%
حال این سوال را از خود بپرسید، چه تعداد از دیلرها در کازینوهای با شرایط یکسان و همراه با مهارتهای ویژه کار میکنند؟ چند نفر از آنها میتوانند شرایط درست را برای هدایت توپ در مسیر مورد نظر خود بشناسند؟ چه تعداد از آنها میتوانند عوامل فیزیکی تأثیر گذار روی چرخ رولت خود را شناسایی کنند و با توجه به آن برای پرتاپ خود تصمیم بگیرند؟و در آخر، چه تعداد از بازیکنان رولت خطرناک هستند و باید این ترفند را در برابر آنها اجرا کرد؟ نمیتوانید بازیکنی را که بعد از رها کردن توپ شرطبندی کرده است گول بزنید. نمیتوانید اکثر بازیکنان ماهری که برروی صفحه بازی شرطبندی کردهاند را گول بزنید.خب پس، چه کسی میماند؟بازیکنانی که چند شرط مشخص را در موقعیتهای معلوم میبندند؟ اگر چنین بازیکنانی را پیدا کردهاید تکلیف بازیکنان دیگری که روی قسمت دیگر چرخ شرطبندی میکنند چه میشود؟
اگر اسکات، تأیید کند که از نظر تئوری یک دیلر میتواند با شناسایی شرایط و زیر نظر گرفتن بازیکنان به هدف مورد نظر برسد، ممکن است با او موافقت کنم. او میگوید:«کازینوهای نوادا بازیکنان خود را فریب میدهند. دیلرهای با تجربه با نشانه گرفتن قسمتی از چرخ جهت هدایت توپ به مسیر مورد نظرشان بازیکنان را شکست میدهند.»