اعتیاد به بازی های کازینو یعنی با رسیدن به لاسوگاس حتی قبل از اینکه به قسمت تحویل چمدان برسید با دستگاه اسلات بازی کنید: این اعتیاد به بازی های کازینو است .در هر ترمینال فرودگاه بین المللی مککارن غرفههای کوچکی برای دستگاههای اسلات وجود دارد. هنگامی که سوار ماشین اجارهای خود شوید،میتوانید برای بنزین زدن توقف کرده و در یک فروشگاه شانس خود را با یک دستگاه اسلات امتحان کنید. و این تازه پیش از رسیدن به هتل-کازینوی محل اقامت شماست، که اگر استانداردهای مدرن را رعایت کند خود 80 درصد سالن شرطبندی خود را به اسلات اختصاص داده، و تنها 20 درصد برای شرطبندیهای میزی در نظر گرفته میشود.
ویژگی های بازی های کازینو برای جذب
به جز وزوز چند دستگاه، صدایی در اتاق شنیده نمیشد
اداره مرکزی «بالی تکنولوژیز» یکی از بزرگترین تولید کنندگان دستگاه اسلات به عنوان بازی های کازینو در دنیا، در فاصله سه مایلی از جنوب «استریپ» قرار دارد. زمانی که در اواسط مارچ از بالی دیدن کردم، مایک تراسک– مدیر ارشد بازاریابی شرکت من را به سالن نمایش شرکت هدایت کرد تا با چند دستگاه شرطبندی بازی کنم. در مقایسه با سرو صدای زیادی که معمولاً در سالن کازینو شنیده میشود، سالن نمایش بالی به مانند یک صومعه ساکت بود، چراغها کم سو بودند، و به جز وزوز چند دستگاه، صدایی در اتاق شنیده نمیشد.
تراسک، فردی قد بلند و با موهای بلوند تیره که سی و اندی سال سن داشت بازی جدید شرکت را نشان داد که تم آن سریال «فرندز» بود. این دستگاه شرطبندی که یکدست، دارای کمی منحنی، و 42 اینچی بود در بخش پرو-ویو (ProWave) بالی نصب شده بود. سال پیش، سریال فرندز سالگرد بیست سالگی خود را جشن گرفت، و کمپانی بالی امیدوار است از این حس دلتنگی نسبت به سریال بهره ببرد. تراسک در حالی که بیرون بخش ایستاده بود گفت: «آن شخص، آن دختر که تمام قسمتهای فرندز را در زمان پخشش تماشا کرده بود، جزو جمعیت هدف ماست».
من در مقابل دستگاه نشستم، و تراسکلوگویی را در گوشهیبالای صفحه نمایش لمس کرد، و گزینه ای را انتخاب کرد که باعث میشد من یک راند جایزه نیز بگیرم، و سپس به من گفت تا دکمه چرخش را فشار دهم. دکمه را فشار دادم، و نسخه ساده شده ای از آهنگ سریال شروع به پخش شد، تصویری از شش نوازنده شبکه NBC پدیدار شد که در اوج جوانی به من لبخند میزدند، و پنج قرقره از نشانههای مختلف –عکس برگردان پارک مرکزی، یک گیتار، عکسهایی از شخصیتهای سریال بر روی صفحه نمایش شروع به پایین رفتن کردند. راند جایزه دستگاه که شبیه «چرخ شانس» بود کلیپی از ریچل را نشان میداد که لباس عروسی به تن داشت ومیگفت: «تولدت مبارک مامان بزرگ»!
بالی تمامی دستگاههای خود را در انبار کارخانهای در کنار استودیوی دستگاههای شرطبندی و پشت اداره مرکزی نمایندگی این اداره در وگاس نگهداری میکند. سال پیش، «ساینتیفیک گیمز» – شرکتی که صاحب شرکت بالی نیز میباشد بیش از هفده هزار دستگاه به فروش رساند. در دیدار خود، صدها دستگاه اسلات تازه تولید شده را دیدم که به موازات دیوارهای انبار چیده شده بودند. این دستگاه به رسم رایج این صنعت به رنگ مشکی بوده و داشبوردی برجسته داشتند.
برچسبی چسبیده به هر بخش نشان میداد دستگاههای آن به کجا ارسال میگردند: اوکلاهما، واشنگتن، میشیگان، کانادا. تنها چند تا از آنها به کازینوهای وگاس فرستاده میشدند، امری که نشان میدهد تقاضای ملی و بینالمللی برای این بازی بیشتر شده است. شرکت ساینتیفیک گیمز، با پرداخت 5 میلیارد دلار شرکت بالی را خرید. در آن زمان، 23 ایالت شرطبندی را قانونی اعلام کرده بودند، چرا که با توجه به مالیات سنگین این صنعت،میتوانستند کسری بودجه خود را جبران کنند.
تکنولوژی به کار رفته در ساخت دستگاهها یا اسلات در «سیلیکون ولی» طرفداران پروپا قرصی پیدا کرده است
اما گسترش شرطبندی عموماً به معنای گسترش دستگاههای اسلات است.کازینوهای مدرن عموماً هفتاد تا هشتاد درصد سود خود را از اسلات کسب میکنند، و این میزان در مقایسه با دهههفتاد پنجاه درصد یا کمتر افزایشی نجومی داشته است. نیویورک، جدیدترین ایالتی که شرطبندی را قانونی اعلام کرده است، حتی میزهای شرطبندی را هنوز غیر قانونی میشمارد، و پنسیلوانیا که پس از نوادا و نیوجرسی سومین ایالت بزرگ در زمینهی شرطبندی محسوب میگردد بعدها شرطبندی میزی را طی اصلاحیهای به قانون خود افزود. و هر چه میگذرد، سیستمهای روانشناختی و فنی که در ساخت دستگاههای اسلات به کار گرفته شدهاند مثل طرحهای تشویقی و سیستمهای پیگیری – طرفداران بیشتری در سیلیکون ولی پیدا میکنند.
من و تراسک در کارخانه از کنار بخش پرو ویو رد شدیم، طرحی که در اواسط سال 2014 توسط بالی منتشر شد و درست مثل تلوزیونهای صفحه خمیده سامسونگ، دارای صفحه نمایش معقری 32 اینچی بود. تراسک ادعا میکرد قرار دادن بازیهای شرطبندی در صفحههای خمیده، زمان بازی را به میزان 30-80 درصد افزایش داده است. من از او دلیل این موضوع را جویا شدم. او با لحنی که نشان میداد در حال حدس زدن است گفت: «باحال به نظرمیرسه؛ کاملاً واضحه». طراحان بازی وظیفه دارند جذابیت وصف ناپذیر چشم انداز الکترونیکی را به کار ببندند سیستمی را طراحی کنند که در عین ساده بودن، کاملاً سرگرم کننده باشد، دستگاهی که بازیکنان را جذب کرده و در دام چرخهای به دقت طراحی شده از ریسک و پاداش گرفتار سازد که تا ساعتها این افراد را به صندلیهایشان میخکوب کند، و جیبهایشان را آرام آرام، اما به طرزی غیر قابل اجتناب خالی کند. در همان حال که بالای قسمت شرطبندی ایستاده بودیم، تراسک در مورد سالن MGM که 2500 دستگاه و صدها بازی مختلف را در خود جا داده به من توضیحاتی ارائه داد. وظیفه تراسک، آنگونه که خود تصور میکرد، ساده بود: «شغل ما این است که تو را قانع کنیم بازی ما را انتخاب کنی».
نمونه اولیه دستگاه اسلات در اواسط قرن نوزدهم در بروکلین اختراع شد این دستگاهی به اندازه دخل پول فروشگاه بود و از کارتهای بازی واقعی استفاده میکرد. با وارد کردن یک سکه و کشیدن اهرم کارتهادر یک پنجره نمایش کوچک بُرمیخورد، و بسته به دست پوکری که ظاهرمیگشت، بازیکن میتوانست از مجموعهای که این دستگاه را در اختیار داشت جوایزی بگیرد. در سال 1898، چارلز فی دستگاه پوکر را در دستگاه لیبرتی بل (ناقوس آزادی) ادغام کرده و بدین ترتیب اولین دستگاه اسلات دارای سه قرقره و خروجی سکه را ایجاد کرد. هر قرقره ده نشانه داشت، و به بازیکنان شانس 1 در هزار میداد که در صورت ردیف کردن سه لیبرتی بل، جایزهیبزرگ 50 سنتی را ببرند. این طراحی سه قرقرهای در میخانهها محبوبیت بالایی کسب کرده و برای خود جایی ثابت در کازینوها پیدا کرد، اما قمارخانهها تا دهههای بعد این دستگاهها را چیزی جز یک دستگاه بازی سرسری تصور نمیکردند دستگاهی که بتواند همسران بازیکنان بازیهای میزی را سرگرم کند. بر این اساس، کازینوها پر از بازیهای میزی بوده، و اسلاتها نقشی حاشیهای داشتند.
در دهه1960،این روند با عرضه دستگاههای اسلاتا لکترومکانیک توسط بالی دستخوش تغییر شد. سیستم جدید به بازیکنان اجازه میداد چندین سکه را در یک نوبت شرطبندی وارد دستگاه کنند، و دستگاه نیز جایزههای بزرگ را چند برابر کرده و احتمال بردن جوایز کوچکتر را بیشتر میساخت. شرطبندی چند خطی عرضه شد: در کنار خط افقی کلاسیک، بازیکنان اکنون میتوانستند با ترکیبهای قطری و زیگزاگ نیز برنده شوند. طرحهای جدید سرعت بازی را بالا برده و به صنعتی که دچار رکود شده بود جانی تازه داد.
ویلیام «سی» رد، پاپیون پوشی اهل میسیسیپی که بر بعضی پروژههای جدید بالی در این دوره نظارت داشت، نقشی اساسی در این رنسانس ایفا کرد. او میگفت: «بازیکن برای برد آمده است، او نیامده تا ببازد، ]لذا[ سرعت بازی را بالا ببرید، به او بیشتر دهید، سخاوتمندتر باشید. بگذارید بیشتر ببرد، اما با این وجود، با بالا بردن سرعت بازی ]پول بیشتری کسب میکنید[ چرا که سخاوتمندتر شده اید». به عبارتی دیگر، دستگاههای جدید میزان فراریت اسلات را کاهش دادند واژهای در زمینهی شرطبندی که به تعداد دفعات برد و باخت چشمگیر بازیکن اشاره دارد.
در دهه1970، رد بالی را ترک کرد و یک شرکت شرطبندی دیگر را تاسیس کرد که بعدها به IGT تغییر نام داد. IGT در زمینه دستگاههای شرطبندی ویدئویی، یا پوکر ویدئویی تخصص داشت. پوکر ویدئویی به طوری طراحی شده بود که فراریت کمتری داشت، و در دستهای بیشتر به بازیکنان مقدار کمی جایزه میداد. در ضمن، عوامل تعاملی ویدئو پوکر باعث میشد جذابیت بیشتری پیدا کنند، و آنها را به موفقیتی بزرگ رساند» مردم برای بازی کردن با این دستگاهها صف میکشیدند، و توان بازی در به کنترل در آوردن تمرکز بازیکن برای ساعتهای طولانی باعث شد این دستگاهها«کوکائین کرک» شرطبندی لقب بگیرند.
رد در یک مقطع اظهار داشت: «اگر شما 100 دلار بگیرید و در اسلات بازی کنید، تا یک ساعت میتوانید به بازی ادامه دهید، اما پوکر ویدئو به گونه ای طراحی شده تا با همان 100 دلار، دو ساعت بتوانید بازی کنید». او به طراحان بازی دستور داد زمانی که طول میکشد تا دستگاه پوکر پول بازیکن را بگیرد افزایش یابد.
در ضمن، رد حق امتیاز «تولید عدد تصادفی» (Random Number Generator – RNG) را کسب کرد، دستگاهی که محاسبهیشانس قرقرههارا به صورت کامپیوتری انجام میداد و به بازیکنان این امکان رامیداد تا فراریت را کنترل کنند. یک دستگاه اسلات مدرن در واقع چیزی بیشتر از یک RNG نیست که در هر زمان بیش از میلیونها و میلیاردها شماره را نشان میدهد. زمانی که بازیکن دکمه چرخش را فشار میدهد، در واقع RNG را در یک لحظه خاص متوقف میکنند. هر چه که به این RNG اضافه شده است موسیقی، بازیهای جانبی، خود قرقرههای در حال چرخش، ریچل، مونیکا، و بقیه گروه که شما را همراهی میکنند تنها آذینی هستند که شما را به فشار دادن دکمه چرخش ترغیب کنند.
هم اکنون IGT 93 درصد دستگاههای ویدئو پوکر دنیا را تولید میکند، و بزرگ ترین تولید کننده اسلاتهای ویدئویی دنیا میباشد. امتیاز «چرخ شانس» آن هر گونه دستگاه اسلات را شامل میشود قرقرهای، صفحه نمایشهای معقر، و دستگاههای عظیمی که تزئینات ظاهری بزرگی دارند. در دیدار خود از ادارات آنها در لاسوگاس، از جیکو بلنینگ–نائب رئیس مدیریت محصول IGT پرسیدم شاخصه یک بازی خوب چیست؟ او گفت: «اگر جواب این سوال را بدانید، استخدام هستید». تراسیک نیز چیزی شبیه همین را به من گفت: «اگر ما بدانیم بازی کامل چیست، آن را مرتباً میسازیم».
شاید هیچ کس نسخه آرمانی دستگاههای اسلات را نیافته باشد، اما پایه و اساس اکثر بازیها قواعدی مشخص میباشند. اول اینکه، یکنواختی ظریفی وجود دارد: رنگهای اصلی یا ملایم به کار گرفته میشوند، ارتباط با یک مارک تجاری ضروری است، و موسیقی بازی معمولاً آهنگ یکنواختی دارند. در ضمن، بردهای چند خطی که توسط بالی ارائه شد نیز پیچیدگی نامفهومی ایجاد کرده است: اسلاتهای مدرن به بازیکنها تا 50 و یا حتی 100 ترکیب مختلف برای برنده شدن ارائهمیکنند– این تعداد آنقدر زیاد است که بدون نشانگرها، صداها، و جشن دستگاه، اکثر بازیکنان معمولی و حتی حرفهای نیز متوجه نمیشوند برده اند یا باختهاند.
اگر ما بدانیم بازی کامل چیست، آن را مرتباًمیسازیم.
برای اینکه بازیکنان را تشویق کنیم به شرطبندی ادامه دهند، تمام اسلاتها بر یک قاعده اساسی در حوزه روانشناسی اتکا دارند که در دهه1960 توسط بی. اف. اسکینر کشف شد. اسکینر به واسطه این آزمایش معروف است: وی کبوتری را در یک جعبه قرار داد که در آن اهرمی وجود داشت، و کبوتر با فشار دادن اهرم مقداری غذا میگرفت. اما زمانی که اسکینر جعبه را تغییر داد و غذا فقط در برخی موارد که اهرم فشار داده میشد ارائه میگشت سیستمی که اجرای نسبت متغیر نام گرفت کبوترها اهرم را بیشتر فشار میدادند. بدین صورت، جعبه اسکینر به وجود آمد، و اسکینر خود آن را به یک دستگاه اسلات تشبیه کرد.
جعبه اسکینر با ترکیب فشار دادن و رها کردن کار میکند– عدم وجود غذا پس از فشار دادن اهرم انتظاری را ایجاد میکند که با پاداش گرفتن رفع میشود. اگر پاداش کم باشد، حیوان کلافه شده و دست از تلاش بر میدارد؛ اگر پاداش زیاد باشد، او خیلی تلاش نمیکند.
همانند ویدئو پوکر، اسلاتهای چند خطی به ندرت جوایز بزرگ میدهند، اما تعداد دفعاتی که جایزهی کوچک ارائه میشود بیشتر است. ناتاشاشول– استاد دانشگاه MIT که پانزده سال در زمینه دستگاههای اسلات تحقیق کرده است میگوید: «آنها از فرمول ویدئو پوکر تقلید میکنند، اما آن را در فرمول اسلات انجام میدهند. در سال 2012، انتشارات دانشگاه پرینستون «اعتیاد تعمدی: دستگاههای شرطبندی در لاس وگاس» که نتیجهی تحقیقات وی و واکاوی دستگاه اسلات بود را منتشر ساخت.
اگر پاداش کم باشد، بازیکن کلافه شده و دست از تلاش برمیدارد؛ اگر پاداش زیاد باشد، او خیلی تلاش نمیکند
Schüll میگوید ماشینهای سکه ای مدرن )مترجم: ماشین های شرط بندی که با ژتون یا سکه کار میکنند( اساسا روند آغاز شده توسط ر د را ادامه داد تا بازیکنان حین برد یا باخت شوک شدیدی را احساس نکنند. شول میگوید: “مشاهده شده است که ب رد های بیش از حد بزرگ بازی را متوقف میکنند، زیرا تغییرات شدیدی را در وضعیت بازی ایجاد میکنند که به نوعی باعث متوقف شدن بازی، گرفتن پول و ترک بازی می شوند. شول با گسترش محیط بازی با بردهای کوچک “اجازه میدهد تا شما در جریان بازی غرق شوید، یک برد دیگر، یک برد دیگر”. در نتیجه، ماشین های مدرن به جای 3 درصد ماشین های قدیمی، تقریبا 45 درصد از کل چرخشها را پرداخت میکنند. شول میگوید: “حس خطر به طور کامل خنثی شده است. طراحان آنها را بازی های سرمایه گذاری قطرهای مینامند”. این تجزیه و تحلیل توسط یک مقاله سفید انجمن بازی های رایانه ای آمریکا در سال 2010 پشتیبانی میشود. “بازی های با فرار کمتر اغلب جذابیت بیشتری در بازارهای محلی دارند تا در بازار های پاتوقهای ممتاز مانند لاس وگاس یا آتلانتیک سیتی … مشتریان تمایل دارند این بازی ها را برای دوره های طولانی تر بازی کنند … به عبارت دیگر، بازیهای با فرار پایین تر راه را برای گسترش دیوانه وار بازی ها در سراسر ملیتها باز کردهاند.
ظهور بازیهای جایزه دار نیز به افزایش محبوبیت ماشین های سکهای کمک کرده است: به جای برنده شدن پول به تنهایی، ترکیبات خاصی میتوانند مینی بازیها را تحت تاثیر قرار دهند. در نمایشگاه IGT ، لانینگ آینده بازی Entourage این شرکت را به من نشان داد، که در آن یک بازی جایزه دار تصویری از چهره بازیکن را دارد. در صنعت، به این کار جایزه ی آنها را بردار گفته میشود. ملیسا پرایس، معاون ارشد کمپانی سرگرمی بازی برای سزار، گفت: “اینها محبوب ترین ویژگیها هستند. مشتریان از تجربه مهارت درک شده لذت میبرند.”و پس از آن، یک جاذبه عاطفی وجود دارد: پرایس به من گفت که این شرکت یک مطالعه انجام داده است تا متوجه شود چرا مردم Wheel of Fortune را خیلی دوست دارند. او گفت: “مردم گفتند که این موضوع بیشتر از هرچیز در مورد برند است. مردم گفتند: این برند – همانی است که من وقتی در اتاق نشیمن خانه مادربزرگم بودم آن را میشنیدم، میشنیدم که گردونه میچرخید، چون مادربزرگم آن را تماشا میکرد، من را به یاد مادربزرگم میاندازد. “منظورم این است که چگونه میتوانید با آن رقابت کنید؟” پرایس و من در ساعت 9:00 صبح در طبقه Harrah لاسوگاس صحبت میکردیم – بازیکنان ماشینهای سکهای در حال حاضر پشت ماشینهای خود بودند، یا شاید هم تمام شب را در آنجا سپری میکردند. سال گذشته، کمپانی مادر Harrah ، سرگرمی سزار، به دلیل گسترش بیش از حد و رشد رقابت ورشکستگی اعلام کرد. در جریان دادرسی، طلبکاران انبار گستردهای از دادههای مشتریان سزار را به عنوان ارزشمندترین دارایی شرکت که ارزش یک میلیارد دلار داشت، تخمین زدند.
Harrah پیشگام اولین سیستم ردیابی کل جوایز بازیکنان بود، ابتدا با استفاده از برنامه پانچ کارت که در سال 1985 معرفی شد، سپس با برنامه های دیجیتال و کارتهای مغناطیسی در دهه 1990 . پیگیری اسلات ها آسان بود و در مرکز برنامه قرار داشت. این سیستم با حسن توجه مدیر عامل قبلی شرکت، گری لاومن، حتی پیچیده تر هم شده است. لاومن پس از تدریس در مدرسه بازرگانیها روارد وارد Harrah شد و درک جدیدی از تجارت را در صنعت به ارمغان آورد که به طرق مختلف، چندین دهه صرف بال و پر دادن به آن شده بود.
انبار بزرگ اطلاعات مشتریان سزار در حدود 1 میلیارد دلار ارزش دارد قبل از سیستم ردیابی، مدیریت بازیکنان به اندازه تماشا کردن اینکه کدام بازیکنان پول زیادی را صرف میکنند و تکمیل امکانات برای تشویق کردنشان به منظور صرف هزینه بیشتر پیچیده بود. پرایس گفت “ما همه به اطراف نگاه کردیم و گفتیم که باید این کار را به صورت اتوماتیک انجام دهیم”.
پرایس و من در پشت سر خانمی که Ellen Degeneres IGT بازی میکرد ایستاده بودیم. سر الن روی صفحه نمایش پارابولیک با وضوح بالا مثل فرفره به پایین چرخید. تا زمانی که بازیکن کارت کل جایزههایش را در ماشین قرار میداد، هر بار که دکمه چرخش را فشار می داد، سیستم اندازه شرطبندی او، اسم بازیای که روی آن شرطبندی شده بود، زمان، مدت زمان بازی، و غیره را ثبت میکرد، تا زمانی که او دکمه ” Cash Out ” را در دستگاه مشاهده می کند، که در آن نقطه تمام اطلاعات در پرونده او، همراه با سایر بازی های دیگری که او تا به حال در یک کازینو سزار انجام داده بود، در بر گرفته میشد.
سیستمهای ردیابی بازیکن بیش از چیزی که یک رئیس سهام میتوانست انجام دهد را نشان میدادند: در طول زمان، Harrah میتواند یک تصویر از مشخصات ریسک شخص را ایجاد کند، از جمله اینکه یک بازیکن معمولا چقدر پول قبل از توقف بازی می بازد و چه نوع جایزه ای برای آنها مناسب است تا آنها را در صحنه بازی نگه دارد. گاهی اوقات این جایزه میتواند سوییت پنت هاوس باشد؛ گاهی میتواند به اندازه 15 دلار جایزه نقدی به بازیکن کوچک باشد. در سال 2012 ، این زندگی آمریکایی، در قالب یک داستان در مورد Harrah در ایندیانا، یک حد افراطی ترسناک و نگران کننده را به تصویر کشید درباره اینکه چگونه استفاده از این سیستمها باعث میشود یک زن را با سوئیتهای هتل، جواهرات الماس و سفرهای رایگان به دربی کنتاکی نامحدود، برای ادامه بازی اغوا کرد. پاداشها و جوایز بازی او را تحریک کرد تا زمانی که بدهیاش به 125،000 دلار رسید.
ما مورد حسادت هر صنعت احتمالی محصولات مصرفی هستیم
در 11 سال بازی قانونی، دولت 3 میلیارد دلار از بازیهای روی تخته و 17 میلیارد دلار از اسلات کسب کرده است. بازیکنان تختهای در خانه شکری شرطبندی خود را در یک جزیره در امتداد اقیانوسی از اسلاتها انجام می دهند. همانطور که در کازینو راه می رفتم، با دو بازیکن اسلات صحبت کردم:
دیان سینگلتون، یک بازنشسته 45 ساله؛ و جک، که نام خانوادگیاش را نگفت. این دو نفر بازی Fu Dao Le را انجام میدادند، که موضوع آن شبیه Cherubic Chinese Babies است. این بازی بر روی یک قفسه کوچک ProWave بارگذاری شد و یک لوگوی Bally با خط شکسته در گوشه سمت راست بالای صفحه نمایش داده شد.
سینگلتون میگوید که او کارتهای جایزه خود را از دست داده است زیرا به او یادآوری میکند که چقدر پول تابحال خرج کرده است.
من پرسیدم که آنها از چه چیزی در مورد بازی لذت میبرند.
جک گفت که بر خلاف بازیهای دیگر، Fu Dao Le بسیار تعاملی است. او گفت: “چیزهای غیرقابل پیش بینی؛ اینکه می توانید صفحه نمایش را لمس کنید”، لمس تصویر بچه های کروبی در بالای قرقرهها، باعث شد آنها مانند Pillsbury Doughboy شروع به خندیدن کنند.
جک و سینگلتون میگویند هر دو “کارت های سیاه” را از طریق سیستم ردیابی بازیکن خانه شکری به دست آوردهاند، به این معنی که هر کدام بیش از 10،000 دلار در اینجا صرف کردهاند. جک می گوید کازینو تا کنون چهار کروز )سفر دریایی( آنها را جریمه کرده است. سینگلتون میگوید که او کارتهایش را دور انداخته است، زیرا به او یادآوری میکند که چقدر پول تابحال صرف کرده است. من سوالات بیشتری داشتم، اما در یک
لحظه مشخص شد که سینگلتون دیگر به صحبت های من گوش نمیدهد.
جک گفت: “او در حال حاضر در مدار است.”
“منطقه” در اصل مرکز تئوری شول در مورد موفقیت و ترویج ماشینهای سکه ای است. او به مدت 15 سال طی تحقیقات خود این اصطلاح را شنیده است – بازیکنان بارها و بارها به او گفتهاند که برای رفتن به مدار، خارج شدن از فکر بازی میکنند.
برای درک مفهوم مدار، ابتدا باید “جریان” را درک کنید، مفهومی که توسط روانشناس مجارستانی Mihaly Csikszentmihalyi برای توصیف حالت تمرکز بیش از حد برای جذب توصیف شده است. در طی “جریان”، زمان به سرعت میگذرد )ساعتها مثل دقیقه میگذرند( و یا کند میشود )واکنشها فورا انجام میگیرند( و ذهن تقریبا به حالت تعادل بی نهایت خوشحال میرسد. شول در کتاب خود، چهار معیار جریان Csikszentmihaly را شرح میدهد: “اول، هر لحظه از فعالیت باید هدف کوچکی داشته باشد؛ دوم، قوانین برای رسیدن به این هدف باید روشن باشد؛ سوم، فعالیت باید بازخورد فوری داشته باشد؛ چهارم، وظایف این فعالیت باید با چالش همراه باشد.” زمان بسیاری است که، اسلاتها به راحتی دو معیار اول را برآورده میکنند؛ بعد از کاهش فرار، آنها معیار سوم را به دست آوردند و با معرفی خطوط چندگانه، دورهای جایزههای بی پایان و مینی بازیهای گاه به گاه، آنها معیار چهارم را برآورده کردند.
“مدار” حالیت تمرکز بیش از حد است، انتقال دهندههای عصبی )نوروترنسمیترها( فعالیت زیادی دارند، اما به سمت یک بی حسی و بدون هدف خاصی هدایت میشوند. “مدار” یک جریان از طریق یک لنز تاریک است: تمرکز بیش از حد، فعالیت زیاد انتقال دهندههای عصبی، اما به سمت بی حسی بدون هدفی هدایت می شود. هنگامی که سینگلتون از مدار بیرون آمد، دوباره از او پرسیدم که چرا فکر می کند اسلات ها بسیار قانع کننده اند. او توضیح داد: “من شوهرم را دو سال پیش به دلیل سرطان حنجره از دست دادم. او عشق زندگی من بود، و من شروع به انجام این کار کردم تا – من عقلم را از دست داده بودم و زمان زیادی را در مرکز سرطان میگذراندم.” جک پسر خود را به دلیل سرطان پانکراس از دست داده بود. جک و سینگلتون همانطور که داستانهایشان را تعریف میکردند، دکمههای چرخش را فشار میدادند و صدای بلند و ماشینها باعث میشد که کلماتشان در سر و صدا گم شود.
سینگلتون میگوید که او هرگز از رنج از دست دادن رهایی نیافته است و به همین دلیل است که به بازهم به اسلات باز میگردد. جک این احساسات را تکرار کرد: “من مجبور نیستم فکر کنم، و میدانم نمیتوانم برنده شوم.”