هر سفری، از جمله قماربازی، با نخستین گام آغاز میشود. پس بگذارید با پیشفرضی آغاز کنیم که تقریباً همۀ قماربازان بدیهی میانگارند. هیچکس برای باختن بازی نمیکند، مگر آنها که با مسئول قماربازی یا با کازینو محلی روی هم ریختهاند تا پولشویی کنند. هدف قماربازی بردن است تنها فرقش این است که برخی بازیکنان میخواهند زندگیشان را با آن بگذرانند، حال آنکه بقیه درآمدی ثانویه از آن طلب میکنند.
تفاوت قابل توجه است، اما مسیری که شاید بارها گمش کنیم مسألۀ انتقال از یک گروه به گروه دیگر است. بهلحاظ آماری، بیشتر آدمها از آنجا که ناخودآگاه به قماربازی معتادند شرطبندیشان را با مبالغ گزاف بهپایان میرسانند، اما آنها همان کسانی هستند که میترسند پولشان کافی نباشد و به بازیای که کمتر تهاجمی است روی میآورند. باید گفت، باختن بخشی از بازی است و آنچه در این نوشته درباۀ آن بحث میکنیم این است که جنبههای مثبت آن کداماند.
با اینحال، قماربازی میتواند از کنترل خارج شود و باختن در آن زندگی بازیکنان وسواسی را ویران کند. اگر میترسید از اینکه با یک مسألۀ قماربازی طرفید راهنمای قمار مسئولانه را بخوانید که نکتهها، کمکها و منابع بهدردبخوری دارد.
باختهای اولیه جلو فاجعههای آتی را میگیرند
چنین میگویند که «اگر در ابتدا موفق نشدید، بکوشید، باز بکوشید». اما آیا هوشمندانهتر نیست که دوباره به اینکه چه پیش آمده فکر کنید و دربارۀ موقعیتتان تجدیدنظر کنید. ما در جامعهای زندگی میکنیم که آدمهای باپشتکار را تحسین میکند و آنها را برای کسانی که کمتر موفقاند سرمشق میداند تا برای ادامۀ کوشش تشویقشان کند. این نظر البته، فقط در مورد کسانی صادق است که به هدفهاشان میرسند، درحالیکه کسانی که شوق مهارگسیخته و استقامتشان آنها را بهسمت ویرانی سوق میدهد، از همچو تحسینی بیبهرهاند.
مثلاً یک بازیکن حرفهای پوکر، که بر سختیهای بسیار فائق آمده تا سرانجام آن ستارهای شود که امروز هست، نمونۀ قابلتوجهیست. در قیاس با او، کسی که با همان مشقت تلاش کرده اما به جایی رسیده که خانه و همۀ داروندارش را فروخته تا بدهیهایش را صاف کند آدمی منحط است. برای یک ناظر بیرونی هیچ اهمیتی ندارد که که هر دو اینها یک راهکار را بهکار بردهاند و برای موفقیت نهایت تلاششان را کردهاند. همۀ آنچه مهم است حاصل کار است و تمایز میان کسانی که موفق شدهاند و کسانی که هرروز میبازند.
بدترین سناریو ممکن است که موجودی حساب اولیهتان را از دست بدهید و قادر نباشید پول بیشتری بگذارید. این اتفاق برای بسیاری زنگ خطر است و بعضیها، همچنانکه بهدنبال راه دیگری برای پولدرآوردن میگردند، آنقدر باهوش هستند که این سناریو را نقطۀ پایان بازی بدانند. بانوی بخت بیملاحظه است، اما اگر به کسانی که تازه کار قماربازی را آغاز کردهاند لبخند مهرآمیز بزند، این اتفاق میتواند آن آدمها را هم بیملاحظه کند. اگر آنها در گام نخست طعم موفقیت را بچشند و این احساس تشدید شود خیلی زودتر از اینکه ببازند معتاد بازی میشوند.
قماربازی کار هرکس نیست و چه نظم و انضباط برای ادامۀ بازی از دست برود، چه صبر و قرار یا پول، نتیجه یکیست. در این مسیر که موفقیت به پولیست که درمیآورید، اینکه چهچیز شما را به زانو درمیآورد واقعاً مهم نیست. متأسفانه، اگر تجربۀ قماربازی شما به باختن منتهی شود، دستکشیدن از بازی یا هر عامل بیرونی دلگرم و سیرابتان نمیکند و موجب شادمانیتان نمیشود.
باختن موجب میشود قماربازان جوگیر نشوند
همانطور که گفته شد، باختن میتواند منجر به پایان نابههنگام حرفهای ظاهراً امیدبخش برای قماربازان مشتاق شود و این قطعاً بدترین اتفاق ممکن نیست. کسانی که گام اول را پشت سر گذاشتند و به بازی ادامه میدهند هم میتوانند از باختهای گاهوبیگاه بهره ببرند، حتی اگر تعداد کمی از آدمها این قضیه را تشخیص دهند. وقتی آدم خوش است به هیچچیز شک نمیکند، اما وقتی غمگین است یا لطمه دیده، شروع میکند به شککردن دربارۀ همهچیز و این شککردن به آگاهی رهنمون میشود.
وقتی میبرید، کمتر به بررسی عملکرد خودتان میپردازید و میکوشید پی ببرید که موفقیتتان شانسی بوده یا وابسته به مهارت شما. ما در مورد همهچیز بختیاری را مسلم میپنداریم درحالیکه بر بخت بد لعنت میفرستیم و از این روست که باختها، همین حالا و همواره، ضروریاند. بدیهی است که هیچکس از نوار بیپایان بردها [که از پس آن باختی بزرگ میآید] لذت نمیبرد اما باختهای پراکنده اثری همچون یک باخت بزرگ ندارند. ترس ازدستدادن همۀ موجودی و این فکر که بعضاً در قمارهای آینده چنین باختی میتواند خیلی زود فرابرسد نیازمند بررسیهای واقعبینانهتر است.
پیگیری عملکرد و تلاش برای تبیین موضوع، پیش از جستوجوی راهی برای حل مسأله، راهکاری برنده در طولانیمدت است. هیچ اتفاق سریعی مطمئنتر از یک باخت نیست و بزرگترین باختها به احتمال زیاد قماربازان را از خواب غفلت موفقیتشان بیدار میکنند. با مدیریت حساب مناسب میتوان باختها را بیاهمیت جلوه داد یا لااقل از تأثیرگذاری آنها کاست، در نتیجه ارزش آموزشی باختن از جنبههای منفی آن بیشتر است.
کاووراس میگوید: «باختن را بپذیرید، دربارۀ آن فکر کنید، از آن بیاموزید و در راهکارتان استفادهاش کنید. اگر باختن را از ته دل درک نکنید نمیتوانید بازیکنی بزرگ شوید. از باختن نترسید. همیشه آمادۀ پذیرش آن باشید.»
باختن در قماربازی به شما احساس سرزندگی میدهد
فقط یک تراژدی بزرگ میتواند موجب شود آدمها بدانند که ناامیدیهای کوچکشان چقدر ناچیز است، و قدر آنچه را دارند بدانند. زیبایی باختن در قماربازی این است که معمولاً حتی بزرگترین باختها مصیبتبار نیستند، اما وقتی اتفاق میافتند در موردشان اغراق میشود. من هم از باختن در پوکر و رولت و بازیهای دیگر کازینو سهمی داشتهام، اما قویاً معتقدم باختن در این شرطهای مفرح بزرگترین تأثیر را بر روان دارد.
هرچه در بازیهای بیشتری در شرطبندیتان اشتباه کنید، فشار بیشتر و شرطها و گرایش به اضطراب بزرگتر میشود. در این موارد ظاهراً مقدر که فقط یک دور با بردی بزرگ فاصله دارید، قلب دیوانهوار شروع به پمپاژ خون میکند و دقایق آخر بهراستی سر به جنون میزنند. هرکس که بهمقدار کافی روی شرطبندی در بازیها وقت گذاشته باشد دهها حکایت شخصی دارد و صدها قصه که از دوستان همبازیاش شنیده، مبنی بر اینکه چطور همهچیز پیش از آخرین لحظه بههم میریزد.
آنها میگویند در آخرین لحظه کل زندگیتان از جلو چشمتان میگذرد. من مدرکی برای تأیید یا تکذیب این اظهارنظر ندارم، اما آنچه از آن مطمئنم این است که در دقایق آخر پیش از پایان بازی، همۀ انواع خاطرات بد به ذهن لعنتی ما برمیگردند. در اغلب موارد هیچ اتفاقی نمیافتد و این خاطرات رنگ میبازند، فقط برای اینکه برگردند و بار دیگر که خود را در این شرایط یافتیم به داممان اندازند.
بعد باز هم، فرصتهایی بهوجود میآیند که در آنها آنچه ناممکن به نظر میرسد اتفاق میافتد و تیم مقابل امتیاز میگیرد یا در آخرین ثانیهها برنده میشود. در خلال چنین زمانهاییست که قلبتان نمیزند و تقریباً احساس میکنید خون کاملاً از بدنتان رفته. برخلاف عقیدۀ رایج، اولین احساس ناامیدی و بعد تخطی نیست، هرچند به نظر میرسد این یک واکنش فوری درونی باشد.
قماربازان، برای یک ثانیه یا کمتر، به ورطۀ ناامیدی فرومیلغزند و فکرهایی که اغلب در ذهنشان میگذرد منحصربفرد است. من فقط میتوانم در مورد خودم حرف بزنم، اما پیشتر در ایامی که شرطبندی در بازی بزرگترین کار در زندگیام بود، آن ثانیهها از هر بردی تأثربرانگیزتر بودند. آنقدر تأثیرگذار که، هنوز میتوانم به عقب نگاه کنم و آن احساس خردکنندۀ امیدباختن را به یاد آورم، و بدانم که پول هرگز نمیتواند بهخودیخود چنین تأثیری بگذارد.
باید اعتراف کنم که این نوع باختها سرزندهام میکنند حتی اگر هزینه داشته باشند. بهای آنها زمانی گزاف به نظر میرسید، اما حالا میدانم که در اشتباه بودم. بهترین چیزی که این قضیه را ثابت میکند این است که هنوز آن حال سوزناک را به یاد دارم و تقریباً احساس میکنم، بیآنکه در این مورد که چقدر پول از دست دادهام هیچ ایدهای داشته باشم.