چگونه سیستم دالامبر را در بازی رولت به‌کار ببریم و وارونه‌اش کنیم

ریاضیدان‌های بزرگ از سفسطۀ قمارباز در بازی رولت دفاع می‌کنند.

ژان لو رون دالامبر (17 نوامبر 1717 ــ 29 اکتبر 1783) ریاضیدانی بزرگ بود که مبانی ریاضیات را تبیین کرد. علاوه بر این، او یک فیلسوف و نظریه‌پرداز موسیقی بود و به‌همراه دنی دیدرو به عنوان ویراستار دایره‌المعارفی مشهور از زمره تأثیرگذارترین شخصیت‌های زمانش بود.

او به‌خاطر نظراتی که با نظریه‌های علمی دورانش سر سازگاری نداشت مشهور است. «خطاها» و تناقض‌های او در نوشتجات ریاضی قرن 18 فراوان است. او معتقد بود نتیجۀ پرتاب سه سکه متفاوت است با سه بار پرتاب یک سکه. همچنین اعتقاد داشت [در پرتاب شیر یا خط سکه] پس از مدت زیادی که شیر بیاید احتمال خط‌آمدن بیشتر می‌شود. و این اصل را اشاعه داد که احتمال خیلی کم عملاً مساوی با صفر است. این ایده به سیستم شرط‌بندی پیشرفته‌ای رهنمون می‌شود که به نام او گره خورده است. تجزیه و تحلیل او از بازی‌های کارتی و تاسی به یک اندازه نافذ بود.

ژان دالامبر استدلال‌گر خرافاتی آنچه بود که امروز «سفسطۀ قمارباز» می‌نامیم و این سیستم به نام او گره خورده و اساسش ایده‌های اوست.

سیستم شرط‌بندی دالامبر

سیستم شرط‌بندی دالامبر یا «تصاعد بسیط» یک سیستم شرط‌بندی خطی برای شانس‌های پنجاه‌پنجاه (یا شانس‌های ساده) در بازی رولت است: قرمز، سیاه، فرد، زوج، اعداد بالایی، اعداد پایینی. سیستم‌های شرط‌بندی خطی مستلزم یک افزایش ثابت دائمی‌اند و با قواعد زیر تعریف می‌شوند:

قواعد سیستم‌های رولت خطی (دالامبر)

چطور با سیستم دالامبر رولت بازی کنیم؟

با دنبال‌کردن این قواعد ساده روی رنگ دلخواه‌تان (قرمز یا سیاه) شرط ببندید:

1. اولین شرط‌بندی یک واحد (1 ژتون) می‌خواهد.

2. وقتی می‌بازیم شرط‌مان را یک واحد افزایش می‌دهیم.

3. وقتی می‌بریم شرط‌مان را یک واحد کاهش می‌دهیم.

4. وقتی به سودی اساسی می‌رسیم، پروسه را از نو با یک واحد آغاز می‌کنیم.

به عبارت ساده تصاعد مد نظر ما می‌تواند با این سری عددها توصیف شود:

1-2-3-4-5-6-7-8-9-10-11 و الی آخر.

ایدۀ این نوع شرط‌بندی این است که وقتی تعداد باخت‌ها زیاد می‌شود می‌ارزد که بیشتر شرط ببندیم، زیرا بر این اساس انتظار یک برد بیشتر می‌شود. و آنچه می‌کوشیم به دست آوریم این است که برای بردهایمان پرداخت بیشتری به نسبت باخت‌هایمان داشته باشیم.

دالامبر حتی برای تازه‌کارها روش بسیار آسانی برای بازی است؛ به محاسبات پیچیده نیازی نیست، به‌فرض مثل سیستم لابوشر. فقط موقع باخت شرط‌تان را بیشتر کنید، موقع برد کمتر؛ تا وقتی سود کنید. این سیستم همچنین بسیار کمتر از سیستم مارتینگل تهاجمی است، زیرا به‌جای دوبرابرکردن شرط‌هامان با هر باخت آنها را فقط یک واحد افزایش می‌دهیم. در نتیجه سلسلۀ طویل باخت‌ها، مثل سیستم مارتینگل، همۀ موجودی‌مان را به یغما نخواهد برد. از طرفی در این سیستم معمولاً به بیش از یک برد برای جبران باخت‌ها نیاز است.

به‌طور کلی، به‌منظور کسب سود در سیستم دالامبر، به نسبتی معادل «2 برد به ازای هر 3 باخت» یا «2 برد در هر 5 دور گردش گردونه» نیاز داریم. و با افزایش تعداد دفعات گردش گردونه این نسبت کمی بدتر می‌شود. برای مثال، بعد از 3 باخت فقط به 2 برد نیاز داریم تا سود کنیم  (1- 2- 3- 4 + 3 مساوی است با 1 ژتون سود). این یعنی نسبت برد به تعداد گردش گردونه 2 به 5 است. پس از 100 باخت به 87 برد نیاز داریم تا سود کنیم، که یعنی نسبت برد به تعداد گردش گردونه 2.2 به 5 است.

دنبالۀ مطلوب گردش گردونه برای سیستم دالامبر دنباله‌ای‌ست با تغییر و تبدل‌های بسیار (دنبالۀ پرتلاطم) که در آن بردها جایگزین باخت‌ها می‌شوند. سیستم، در همچو دنباله‌هایی، سود حاصل از برد را با یک واحد بیشتر از باخت قبلی نشان می‌دهد. دنباله‌های نامطلوب شامل بردهای اولیۀ متوالی‌اند، که در آنها هروقت گوی روی عدد مورد نظر ما بایستد فقط یک واحد می‌بریم، بازی با نوار بسیار بد باخت‌ها دنبال می‌شوند که در آنها سیستم دالامبر نمی‌تواند از پس جبران شکست‌های سریع ما برآید. همین‌قدر کافی‌ست.

مثال‌ها

مثال اول سیستم دالامبر

این یک دنبالۀ ساده و خوشایند است. با 6 باخت و 4 برد کارمان را با 1 واحد سود پیش می‌بریم. اگر به‌طور معمولی شرط ببندیم 2 واحد می‌بازیم.

در مثالی که در ادامه می‌آید پس از 7 برد و 12 باخت 38 ژتون هدر می‌دهیم و شرط‌بندی‌مان به مقدار هنگفت 10 ژتون در هر دور می‌رسد. یک سیستم مارتینگل ساده بسیار مناسب‌تر است. حالا به وضوح تمام نقاط ضعف عمدۀ تصاعد دالامبر را ببینیم:

ــ با ادامه‌دادن به بردهای دور اول گردش گردونه نمی‌توانید به مزیت چندانی برسید. پس از اینکه به سود می‌رسیم شرط‌بندی ما باز 1 واحد می‌شود و به ازای هر برد فقط 1 واحد به دست می‌آوریم.

ــ برای مثال این در توان سیستم مارتینگل نیست که باخت‌ها را جبران کند و فقط با چند برد از دنبالۀ یک دور نامطلوب سودی به‌هم بزند.

مثال دوم سیستم دالامبر

* = هر زمان که به پیشرفت تازه‌ای در موجودی حساب‌مان می‌رسیم باز با 1 واحد آغاز می‌کنیم.

برای غلبه بر این نقطه‌ضعف که در بردهای پیاپی بازی رولت فقط یک واحد برنده شویم، نسخۀ دیگری از سیستم دالامبر هست که در آن شرط‌بندی‌مان را با 5 واحد آغاز می‌کنیم. اگر بلافاصله برنده شویم، سود را برمی‌داریم و دفعۀ بعد با 4 واحد آغاز می‌کنیم. و اگر باز برنده شویم دفعۀ بعدتر با 3 واحد آغاز می‌کنیم و الی آخر. نقطه‌ضعف این فوت‌وفن خوشایند این است که ریسک آن کمی بیشتر است، زیرا تصاعد ما با 5 واحد آغاز می‌شود و یک دور بازی بد می‌تواند نسبت به سیستم اصلی با سرعت بیشتری به شرط‌هایی با واحدهای بیشتر رهنمون شود.

توضیح سیستم دالامبر وارونه (کنترا دالامبر)

چطور سیستم دالامبر وارونه بازی کنیم؟

فقط کافی‌ست این قواعد ساده را دنبال کنید:

1. ما دربارۀ هدف سود تصمیم می‌گیریم ــ مثلاً، 10 واحد سود.

2. اولین شرط‌بندی ما یک واحدی‌ست (1 ژتون).

3. وقتی می‌بریم یک واحد (ژتون) به شرط‌مان می‌افزاییم.

4. وقتی می‌بازیم یک واحد از شرط‌مان می‌کاهیم.

5. وقتی به باختی اساسی یا سود از پیش تعیین‌شده‌مان می‌رسیم، تصاعد این سیستم را از نو و با یک واحد آغاز می‌کنیم.

مشخصاً، اساس سیستم دالامبر وارونه در مقابل نمونۀ اصل است. در این سیستم مقصود ما افزایش شرط‌مان به‌هنگام بردن است تا وقتی دور بازی خوب باشد به مزیت برسیم، مانند سیستم پارلی. بعد از اولین دور که ببازیم از نو آغاز می‌کنیم و وقتی شروع به بردن کنیم به شرط‌بندی ادامه می‌دهیم تا تمام سودمان را از کف بدهیم یا به سود از پیش تعیین‌شده برسیم.

مثال‌ها

فرضاً هدف از پیش تعیین‌شدۀ بردمان 10 ژتون است. بگذارید دنبالۀ دو دور کاملاً متفاوت بازی را از نظر بگذرانیم که قوت و ضعف سیستم دالامبر وارونه را روشن می‌کند.

در دنبالۀ زیر با 6 برد و 6 باخت، سودمان را تا رسیدن به 10 واحد تنظیم می‌کنیم. این سیستم برای باخت‌ها و بردها مزیت درخور اعتنایی دارد.

مثال سوم سیستم دالامبر

* = هر زمان که به باخت اساسی یک واحد می‌رسیم تصاعد را از نو و با یک واحد آغاز می‌کنیم.

حالا وقت خبرهای بد است. این دنبالۀ معرکه با 9 برد و فقط 7 باخت را جوری «تنظیم می‌کنیم» که 5 واحد ببازیم. همان‌طور که انتظار می‌رود، اکثر تغییر و تبدل‌ها (تعویض بردها با باخت‌ها و برعکس) که برای سیستم دالامبر کلاسیک بسیار مطلوب بود برای سیستم کنترا دالامبر فاجعه‌بار است.

مثال چهارم سیستم دالمبر در بازی رولت

* = هر زمان که به باختی اساسی می‌رسیم تصاعد را از نو و با یک واحد آغاز می‌کنیم.

تغییرات و نظرها

دوست من ریث تصاعد مورد نظر ما را به‌طور گسترده آزموده است و سیستم‌های متنوعی را، از شرط‌بندی دوجینی تا شرط‌بندی ستونی و استریتس، بر اساس سیستم دالامبر بسط داده است:

سیستم دالامبر با دو شرط دوجینی

استراتژی دالامبر «استریت ساده» برای شرط‌ها استریت

سیستم دالامبر خیابانی

در اینجا نظری که او داده آمده است:

تصاعد دالامبر نبوغ‌آمیز است. من روشی توانمندتر از آن برای گردآوردن سریع و آسان سودها پیدا نکرده‌ام، مزیتی که ناشی از قابلیت ذاتی این روش در شرط‌بندی کمتر به‌هنگام باخت‌های متوالی است و شرط‌بندی بیشتر به‌هنگام بردهایی که از پی این باخت‌های متوالی می‌آیند.

متأسفانه، این سیستم در فرم ابتدایی‌اش هنوز در برابر باخت‌های متوالی که تقریباً همۀ موجودی بانک را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند آسیب‌پذیر است.

به هر روی باید به ملاک متوسطی رسید که اغلب به‌دست‌آمدن بردهای اساسی را ممکن می‌کند. در نتیجه باخت‌هایی که باید پذیرفت از بردهایی که از پی آنها می‌آیند کمترند. این قضیه نبوغ بیشتری نیاز دارد که من احساس می‌کنم اکنون فاقد آنم.

نتیجه‌گیری

اگرچه سیستم دالامبر بسیار ابتدایی و ساده است نمی‌توانم آن را به یک بازیکن تازه‌کار پیشنهاد دهم. نسبت 2 برد آن در ازای 3 باخت ممکن است آدم را وسوسه کند، اما مواجهه با دنباله‌های بد که باخت‌ها و شرط‌هاتان را زیاد می‌کنند بسیار ساده پیش می‌آید. در واقع، به نظرم دالامبر وارونه روش مناسب‌تری برای یک بازیکن تازه‌کار است، زیرا در این روش آدم کنترل بهتری بر باخت‌هایش دارد.

بیشتر بخوانید

مسابقات ورزش اسب سواری و نحوه شرط بندی

مسابقات اسب سواری و شرط بندی در این مسابقه مسابقه ی اسب دوانی یک نوع …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *