معمولاً کازینو از همه افراد درخواست نمیکند تا دیگر شرطبندی نکنند و تنها افراد معدودی هستند که شرطبندیهای بزرگی انجام میدهند و برنده میشوند. اما یکی از افرادی که از او در کازینو خواسته شد تا دست از شرطبندی بردارد دان جانسون نام داشت که در ادامه به یکی ازز قماربازان افسانهای دنیا تبدیل شد. در این مصاحبه، او تعریف میکند که چگونه داوطلب گرفتن جایزه تالار مشاهیر بازی بلک جک شد و پیشرفتهای او در زمینه قمار چگونه اتفاق افتاد.
دان جانسون و کازینو
اجرای شگفت انگیز او در بازی بلک جک از ساعت ۸:۰۰ دوشنبه شب در پاییز ۲۰۱۰ آغاز شد. او بغد از برد مبلغ ۲۲۰ هزار دلار در برج تاج محل ترامپ از بازی کردن در آن کازینو محروم شد. او میگوید: « من پول برد خود را به صورت به صورت چک دریافت کردم» . در ادامه او گفت: «من به مجموعه دیگری برای نقد کردن چک به نام سزار رفتم و به من قول دادند تا کاری برای نقد کردن چک من انجام دهند.»
او به همراه ۲ فرد دیگر و گروهی از دختران جوان در کازینو و پش میزبلک جک همراه با ژتونهای با ارزش بالا ظاهر شد. او در قالب خود بازی را شروع کرد: قالبی هجومی.
درواقع، اوضاع آنچنان خوب برسر میز پیش میرفت که مدیر میزنتوانست به شمارش کارت جانسون را زیر نظر بگیرد. ردی که کنار جانسون نشسته بود، نگاهی اجمالی به کارتهای به پشت خوابیده دیلر انداخت و همکتر دیگر جانسون با توجه به ترتیب دست ورقها، درباره زمان آمدن دست قوی به وی اطلاعات میداد. به علاوه، دخترانی با ظاهری زیبا که به عنوان پیشخدمت بر سر میزظتهر میشدندف شرطبندیهای کوچکی را انجام میدادند و زمانیکه شمارش کارتها بد میشد آنها را از بازی حذف میکردند.
دان جانسون میگوید:«من به آنها پول داده بودم و با آنها هماهنگ کرده بودم تا زمانیکه میخواستیم با کارتهای مهم بازی کنیم وارد بازی شوند . شب خوبی بود. من ۳ دست ۲۵ هزار دلاری شرطبندی کردم و درعرض دو ساعت ونیم موفق به بردن ۱.۵ میلیون دلار شدم. او میدانست که کازینو از این برد مثل سایر بردها در بازیهای دیگر ناراحت میشود و تا ساعت ۱۰:۳۰ شاهد تفنهایی بود که به درباره برد او به مدیر میز زده میشد. او تصمیم گرفت تا اوضاع را کم آرام کند به همین دلیل برای شما به مورتون رفتند. او گفت: « ما انواع استیکها و خرچنگ را همراه با نوشیدنیهای مخصوص سفارش دادیم وهزینه ۴ هزار دلاری شام آن شب را برای سزار فرستادیم.
در حدود ۱۲:۳۰ صبح، زمانی که جانسون به میز بازی برگشت، با جمعیت زیادی اطراف میز مواجه شد. زنان جوان و زیبای دور میز حضور داشتند، نوشیدنیهای الکلی بسیاری هم بر سر میز بود. وجود شلوغی و این جمعیت کار را برای کازینو دشوارتر میکرد. او به جایگاه ژتونها نگاهی انداخت و با خود گفت:« من میخواهم برنده تمام آنها باشم».
بعد از گذشت ۷ ساعت دقیقاً توانست به خواسته خود برسد. شانس و بازی خوب و دیلرهای آشفته و مضطرب باعث بردی ۴.۲۳ میلون دلاری او شدند. این بیشترین بردی بود که او توانست در بازی بلک جک بدست آورد.
او پس از دریافت پول، به سوییتش رفت و به شخصی به نام اندی که از نوابغ بزیهای کازینو بود، زنگ زد و در گادامه از او درخواست همکاری کرد. درواقع، این برد بزرگ دان جانسون او را چدین پله جلوتر از اندی قرار داده بود ولی در ادامه تونستند باهم همکاری بسیار خوبی داشته باشند.
جانسون برد آن شب خود را مدیون حضور نداشتن میران ارشد کازینو در آن شب بود او میگوید« بعداً فهمیدم که یکی از مدیرا کازینو به رییس جمهور که در لندن بود زنگ زد و به او گفت که من برای بازی به کازینو آمدهام و در ادامه رییس جمهوراجازه بازی کردن من را صادر کرد. صبح روز بعد، یکی از افراد کازینو با آنها تماس گرفت و اعلام کرد که من ۴ بار برنده شدهام اما رییس جمهور در پاسخ گفت:« این انتهای دنیا نیست» ولی او نمیدانست که منظور کارمند کازینو ۴ میلون دلار است و فکر میکرد برد من یزی حدود ۴۰۰ هزار دلار است!
اغلب بازیکنانی که کازینو برنده میشوند نمیتوانند قبل از تبدیل شدن به مشتری همیشگی کازینو بردهای بزرگی را کسب کنند. دان جانسون از کازینوهای آتلانتیک سیتی بزی خود را به صوت مداوم و مستمر شروع کرد. بازیکنان باهوش از هوش و سرعت خود در بازی استفاده میکنند و تنها زمانی تقلب میکنند که بتوتنند از عومل خارج از بازی کمک بگیرند. یکی از مدیران کازینو میگوید: بازیها برای تفریح و لذت رساندن به بازیکنان براساس شرطهایی که تعیین میکنیم، ساخته میشوند و اگرکسی بخواهد اوضاع و شرطها را تغییر دهد، از بازی کردن او جلوگیری میکنیم. معمولاً زمانی که کازینو از بازی شما احساس خطر کندیکی از مدیران خود را به سمت شما میفرستد. او به شما میگوید: « جناب، ما از شما به خاطر بازی خوبتان سپاسگزاریم ولی عملکردتان در بازی بلک جک بسیار قوی و خطرناک است. از شما میخواهیم که این بازی را در این کازینو انجام ندهید اما میتوانید هر بازی دیگری را که دوست دارید امتحن کنید» البته که یک بازیکن ماهربه دلیلی که کازینو نمیخواهد بلک جک بازی میکند. او میداند که چگونه برنده شود اگر از کارمند گازینو بپرسید که چرا با شما اینگونه رفتار میشود تنهت یک پاسخ را میشونید: « تصمیم کازینو بر این صورت است».
برای جلوگیری از درگیری فیزیکی، کارمندان کازینو بهتر میدانند که چگونه با کارت کانترها و اینگونه بازیکنان رفتار کنند. شخصی به نام تام خو شمارش کارت خود را زمانی که گارد امنیت کازینو هارد راک در لاس وگاس اطراف او را گرفته بودند، به پایان رساند. آنها او را بازداشت و به اتاق دیگری هدایت کردند. او میگوید: «در این وضعیت بسیار مضطرب شده بودم تا جایی که پوستم کاملاً سرد شد. آنها جیب من را گشتند و ۳۰ هزار دلار پول نقد، چند عدد ژتون و تلفنم را در آن پیدا کردند. واقعاً شوکه شده بودم اما در پس ذهن خود میدانستم که میتوانم آنها را تحت پیگرد قانونی قرار دهم» در ادامه او به کمک وکیلش توانست کازینو را به دادگاه بکشاند.
جانسون در ادامه بعد از برد بزرگ خود در بازی بلک به کازینو آتلانتیک سیتی رفت. ایگل ها با رد اسکینها مسابقه داشتند و در این میان کازینو میزبان افراد بسیار زیادی بود. او به کازینو رفت و از میزبان پیشنهاد یک معامله را دریافت کرد به نظرش جالب میرسید: محدود کردن شرطبندی برای هر دست تا ۱۰۰ هزار دلار، ۵۰ هزار دلار فقط برای ورود به بازی و ۲۰ درصد بازگشت سرمایه تا سقف باخت ۵۰۰ هزار دلار. این پیشنهاد در نظرش جالب آمد و میدانست که با این پیشنهاد میتواند ۷ شب را در کازینو همراه با هیجان سپری کند.
شخصیت جانسون به راحتی قابل درک است. او همراه با مسابقات اسب دوانی بزرگ شد، به عنوان مربی درجه یک جهان تعلیم دید و تصمیم داشت که نرمافزاری برای شرطبندی در مسابقات اسب دوانی طراحی کند تا بتواند نتایج مسابقات را حدس بزند. هنگام مسابقه تیم ایگلز، او سر میز بلک جک مشغول به بازی بود و بردهای کم را بدست میآورد اما با شنیدن پیشنهاد میزبان ، جانسون متوجه شد که این بازی می تواند برای او به عنوان منبعی برای سودآوری برای او عمل کند. او میدانست که رمز موفقیت در این شرط در برگشت پول است اگر او ۵۰۰ هزار دلار از دست میداد، بازی کردن را متوقف میکرد و ۱۰۰ هزار دلار پس میگرفت ولی اگ برنده میشد، متوانست برد بزرگی را تصاحب کند. او به این فکر کرد که با استفاده از محاسبات ریاضی میتواند بازی را بیشتر به نفع خود تمام کند مخصوصاً اگر کازینوهای دیگر به پیشنهاداتی با قوانین بهتر میدادند. این محاسبات در نهایت منجر به تولید نرمافزاری شد که بازیکن در شرایط مناسب بتواند مزایای قابل توجهی را بدست آورد.
مدتی نکشید که اندی شروع به رفتنبه کازینوهای مختلف همراه با جانسون کرد و علاوه بر انجام کارهای رایانهای به عنوان فردی دانا سر میز همراه جانسون حضور پیدا میکرد. جانسون میگوید: اندی فردی است که میتواند شما را در بسیاری از زمینهها مانند شارش کارت، گذاشتن کارتهای بازی به پشت و … به سود و منفعت خوبی برساند . او در جایگاه سوم مینشیند و به من اشاره میکند که چه کارهایی انجام دهم. او سعی میکند که من بیشتر از حد متوسط خود بازی کنم .
در جایگاهی که جانسون بازی میکرد داشتن نوسانات میلیون دلاری کاملاً طبیعی تلقی میشد. آنها در طولانی مدت به بردهای بزرگی دست پیدا میکردند ولی میتوانستند در تک جلسات هم برنده بازی شوند. اندی میگوید:« افراد زیادی نیستند که بتوانند یک برد ۷ رقمی را تحمل کنند و بعد از باخت سنگین خود شام را در رستوران صرف کنند و فردا صبح بتوانند دوباره بازی کنند. جانسون توانست در این راه شهرا زیادی کسب کند. او با افراد بزرگ ومعروف زیادی مانند دیجی آئوکی دوست شد و به کلوبهای بسیار معروفی میرفت. به همین دلیل این رفت و آمدهای او، وی را مانند یک بازیکن منفعت طلب و خشک جلوه نمیداد بلکه وجه اجتماعی او را محبوبتر میکرد. حتی پریس هیلتون و استیو لی عکسهایی از خود و جانسون منتشر کردهاند. او در مصاحبهای گفته بود که« تنها فکر کردن به برد شما را سریعتر زمین میزند»
او توانست تمام چیزهایی را که برای بدست آوردنشان حریص بود از جمله لیموزین و جت اختصاصی خود بدست آورد، در جلسات شام بسیار بزرگ و معروف شرکت میکرد و گرانترین نوشیدنیها را مینوشید. او میگوید: «من مطمئنم که کارکنان کازینو متوجه شدهاند که من بازیکن سختی هستم». زمانی که دیلر حس کند که شما را عصبانی کرده است آشفته میشود و در کار خود اشتباه میکند. اگر در یک دست ۱۰۰ هزار دلار شرطبندی کنید، این اشتباهات افزایش مییابد و در این صورت پیشنهاد عجیب و غریبی را از میزبان دریافت میکنید و نوبت شما میرسد که خواسته عجیب خود را به میزبان مطرح کنید. اگر آنها یک جت اختصاصی برایتان بفرستند میگویم: من یک گلوبال اکسپرس میخواهم! من سیگار کوبایی و نادرترین نوشیدنی را میخواهم. در این صورت است که آنها فکر میکنند شما جزو افرادی هستید که مرتب از این لوازم استفاده میکنید. جانسون، اندی و کسانی که بردهای عظیمی را بدست آوردند درواقع کازینو را به آتش کشیدند. جانسون تا جایی که امکان برد در بازی وجود داشت آن را ادامه میداد. شانس به جانسون زمانی روی آورد که وقتی مالک یک کلوب شبانه که با کازینویی در ایندیانا در ارتباط بود، از او برای شرکت دربازیهای آنجا دعوت کرد. او به همراه گروهش بر سر میز بازیها حضور پیدا کردند و توانستند با بردهایی که کسب میکردند در شهر بچرخند و در گرانترین جاهای آن پول خرج کنند.
«اندی با یک عینک آفتابی و کلاه و شخص دیگری که همراه من بود با ریشی که یک ماه آنرا نتراشیده بود بر سر میز بازیها حاضر میشدند. افراد بسیاری هنگام بازی کردن به ماه نگاه میکردند. تلفنها مدام زنگ میخوردند .دو مدیر آن بخش مرتب با کارکنان آن قسمت در ارتباط بودند »
اما کازینو تا حدی میتوانست این ضررها را متحمل شود. در پنجمین سر گروه به کازینو، دان جانسون و افرادش با پلیس روبهرو شدند. او میگوید: « آنها من را به بازداشت تهدید کردند. من گفتم که اینجا ممکن است ایندیانا باشد ولی همچنان در خاک آمریکاست. من هیچ کار غیرقانونی نکردهام. و پلیس در جواب به من گفت: نه! صاحبان کازینو شما را دستگیر میکنند به همین دلیل از آنجایی که نمیخواستم آخر هفته خود را در زندان بگذرانم، مکان را ترک کردم»
بعد ازگذشت ۴ سال از فعالیت جانسون، او همچنان به فعالیت خود در کازینوها ادامه میداد و با اینکه میدانست به وسیله کازنوها زیر نظر گرفته میشود ولی همچنان بدون هیچ احتیاطی به فعالیت خود ادامه میداد او میگوید: هر زمان که کازینوخلوتتر میشد، من مهاجمانهتر و بمهابا تر رفتار میکردم چراکه از سلطه کازینوها بر خودم متنفر بودم. میدانستم در حال نزدیک شدن به انتها هستم ولی با این حال عملاً رو به جلو حرکت میکردم تا جایی که دیگرمتوقف شوم. این روزها جانسون در کازینو بسیار مورد توجه است و همچنان در کازینوها بازی هوشمندانه خود را اجرا میکند. درواقع، بعضی از کازینوهایی که بازیکنی به نام جانسون داشتهاند همچنان نمیدانند که او چگونه برنده میشد. او میگوید: « نیازی برای فهمیدن اینکه شما چگونه برنده میشوید وجود ندارد. هیچ پایه و اساس و برنامهریزی خاصی برای برد وجود ندارد و کازینو میداند که در ادامه و در دراز مدت میتواند آن را شکست دهد. او مانند هر کس دیگری به این واقعیت پی برد ولی این دلیل نمیشود که او بدون داشتن برنامه و هدف جدیدی به قمار ادامه دهد. شاید در آینده بلک جک آنلاین را امتحان کند.