همۀ ما فیلم معروف کلیشه را دیدهایم. فیلمی که در آن یک بازیکن حرفهای رولت همۀ دستهژتونهایش را روی یک عدد روی میز شرطبندی کُپه میکند. دیلر گوی را میچرخاند، میگوید «شرط دیگری نبود» و گوی، پس از چند دور چرخیدن روی گردونه، «تلپی» روی انتخاب قمارباز ما میایستد.
اما، همانطور که هرکسی که چیزی دربارۀ بازی رولت بداند به شما خواهد گفت، شانس بالفعلشدن این واقعیت در بهترین شرایط 1 به 37 است ــ و با این فرض هیچکس شانس زیادی ندارد. پیشفرض موجود پشت این سناریو نیز به اندازۀ انتظار وقوع همچو اتفاقی نادرست است، زیرا رولت یک بازی صرفاً وابسته به شانس است که شما را به امان گردونه میسپارد.
نخستین تصمیم مهمی که باید گرفت دقت در انتخاب نوع گردونه است. انتخابی که بین نسخههای اروپایی، آمریکایی و فرانسوی صورت میگیرد. نسخۀ آمریکایی، بههمراه خانههای 1 تا 36، دو خانۀ صفر و دوصفر دارد، که یعنی گوی میتواند روی 38 خانۀ ممکن بایستد. از سوی دیگر، رولت اروپایی خانۀ دوصفر (00) را ندارد و در نتیجه 37 خانه دارد. شاید این تفاوت کماهمیت جلوه کند اما مطمئناً چیزیست که باید در نظر گرفت. نسخۀ فرانسوی کمیابترین نمونه است و نیز محبوبترین نوع نزد بازیکنان.
همین که مشغول بازیکردن شوید پی میبرید که یکی زیباییهای راستین بازی رولت طیف گستردۀ امکانهای شرطبندی است که پیش رویتان قرار میگیرد.
برای مثال، جدای از انتخاب ساده میان رنگهای قرمز یا سیاه میتوانید روی دستههای دوازدهتایی از اعداد ــ 1 تا 12، 13 تا 24، و 25 تا 36 ــ هم شرط ببندید برای هر برد پاداشی دو به یک دارد. یا حتی میتوانید روی یک بلوک چهارتایی از اعداد میز شرط ببندید که پرداختی هشت به یک دارد. پس، همانطور که میبینید، امکانهایی هست که هم قماربازان محتاط و هم قماربازان ماجراجو جذب آن میشوند.
در طول تاریخ بازیکنان، و حتی دانشمندان، کوشیدهاند سیستمهای حسابشدهای برای غلبه بر گردونه اختراع کنند و موفق شدهاند زیرا ــ یا با اینکه ــ راهکارهاشان زمینهساز بحث و تبادل نظر بوده است. معهذا، در اینجا به هفت مورد از رایجترین راهکارهای آنها که امتحان شدهاند میپردازیم.
سیستم مارتینگل در بازی رولت
احتمالاً در میان همۀ راهکارها اینیکی مشهورترینشان است، راهکاری که بهویژه زمانی مناسب است که شانس پیروزی تقریباً پنجاهپنجاه باشد، برای مثال با شرطبندی روی رنگهای قرمز یا سیاه، یا اعداد زوج یا فرد. ایدۀ این سیستم این است که هر بار که شرطتان را باختید دفعۀ بعد دوبرابرش کنید. دستآخر که پیروز شوید، همۀ باختهاتان جبران میشود و یک برد بزرگ باقی میماند. اگرچه این سیستم منطقاً صحیح است، برای اینکه جواب دهد عملاً به یک موجودی حساب بالقوه نامحدود نیاز دارد. چراکه دستۀ ژتونها [مبالغ شرطبندی] میتوانند بهسرعت افزایش یابند ــ فرض کنیم کارتان را با 5 دلار آغاز کردهاید، پس از پنج شرطبندی ناموفق این مبلغ به 80 دلار در یک دور گردش گردونه میرسد و بعد از 10 شرطبندی ناموفق به 2560 دلار. بنابراین چانچه از این سیستم استفاده کردید بهتر است منتظر اولین برد بزرگ باشید و بعد انصراف دهید.
سیستم لابوشر
سیستم لابوشر، که به عنوان یک سیستم حذفی شناخته میشود، بهراحتی قابل اجرا و مؤثر در شرطبندیهای پنجاهپنجاه است. شما کارتان را با این تصمیم آغاز میکنید که قرار است چهمقدار برنده شوید و این مقدار را به واحدها تبدیل میکنید. به فرض این مقدار 100 دلار است در ده واحد 10دلاری. این واحدها را به دستههایی تقسیم میکنید که مجموعشان 10 شود. مثلاً 1، 3، 2، 2، 2. در اولین شرطبندیتان اولین و سومین عدد این دستهها را انتخاب میکنید که در این مثال 1 و 2، یا همان 30 دلار، هستند. اگر برنده شدید، این عددها را از دستهها بیرون میآورید، و اگر باختید باید به انتهای دسته یک عدد 3 اضافه کنید و دوباره مشغول بازی شوید. موقعی که همۀ این عددها را از دستهها بیرون بیاورید به این معناست که به آن 100 دلار مورد نظرتان رسیدهاید. مزیت بزرگ این روش این است که میتوانید در راه رسیدن به پیروزی از پس باختها برآیید، و درعینحال، در صورت باخت، مبالغ شرطبندی با سرعت سیستم مارتینگل زیاد نمیشوند.
سیستم دایلامبر
در قرن هجدهم توسط یک رولتباز حرفهای فرانسوی به نام ژان لورون دایلامبر اختراع شد. این سیستم با سیستم مارتینگل شباهت دارد اما با اختلاف بسیار زیاد در تعداد ژتونهای انتخابی. این سیستم نیز مناسب شرطهای پنجاهپنجاه است، و بر اساس آن پس از هر باخت فقط یک ژتون به دستۀ ژتونهاتان اضافه میکنید. این امر موجب میشود یکباره در یک دور چرخش گردونه با مبلغ کلانی برای شرطبندی مواجه نشوید اما، همچنین، به این معنی است که جبران باختها مستلزم پروسهای طولانیتر خواهد بود. استراتژی دیگری به نام آنتی دایلامبر هم هست که بر اساس آن هر بار که میبرید یک ژتون به دستۀ ژتونهاتان اضافه میکنید و وقتی میبازید به دستۀ ژتونها دست نمیزنید.
سیستم پارلای
پارلای سیستم جامعی است که به نحو مؤثری تقریباً در انواع شرطبندی قابل استفاده است و لااقل در مدتزمان کوتاه راه امنیست. اساس این سیستم این است که بازیکن تصمیم میگیرد کارش را با تعیین سقف شرطبندیاش، مثلاً 200 دلار، آغاز کند. او شروع به بازی میکند و هر بار پیروز شود دستهژتون شرطبندی و آنچه برده است را برای شرط بعدی میگذارد تا زمانی که به سقف بردی که تعیین کرده برسد. در این مرحله باید تصمیم بگیرد که میخواهد بازی را ترک کند یا باز آن را از سر بگیرد. مزیت این رهیافت این است که هر نوع شرطبندی را پوشش میدهد و همزمان ریسک را محدود میکند. برای تضمین این مهم، لازم است سقف پیروزی تعیینشده پس از چهار بار پیروزی در شرطبندیها قابل دسترسی باشد و به این ترتیب موجودی حساب بازیکن هرگز بیش از اندازه تهدید نمیشود.
سیستم فیبوناچی
فیبوناچی رشتهاعدادی شناختهشده در طبیعت است که ترتیب قرارگیریشان کنار هم بر اساس جمع دو عدد قبلی برای رسیدن به عدد سوم است ــ 1، 2، 3، 5، 8، 13، 21، 34 و غیره. این تصاعد راهنمایی برای این است که پس از هر باخت چه تعداد ژتون باید به دستۀ ژتونها افزود. سپس، بعد از یک پیروزی، بازیکن میتواند گامی به عقب بردارد ــ فرضاً به مرحلهای رسیده که تعداد ژتونهای دسته 13 عدد شده است، گام بعد باید 8 عدد باشد ــ یا اینکه بازیکن مستقیماً به نقطۀ آغاز برگردد. اما، مانند سیستم مارتینگل، این خطر جدی وجود دارد که دستۀ ژتونها غیرقابلتحمل یا بالاتر از حد مجاز میز شود.
سیستم کاووراس
درحالیکه راهکارهای قبلی سالهاست مورد استفاده قرار میگیرند، عقیده بر این است که راهکار کاووراس تازه در سال 2010 ابداع شده است. این راهکار، برخلاف سایر راهکارها، برای تضمین پیروزی، بیشتر به ترکیبی ثابت از بهترین شرطها وابسته است. استفاده از 8 شرط جداگانه به شرح زیر تقسیم میشود:
یک ژتون با شرطبندی کرنر باید عددهای 0، 1، 2 و 3 را پوشش دهد. دو ژتون با شرطبندی دبل استریت باید عددهای 31، 32، 33، 34، 35 و 36 را پوشش دهند. یک ژتون با شرطبندی اسپلیت باید هرکدام از این پنج دسته را پوشش دهد: 8/11، 13/14، 15/18، 17/20، 27/30.
در مجموع 20 عدد، یعنی بیش از نیمی از اعداد گردونه، پوشش داده میشوند و این موجب میشود در هر دور گردش گردونه بالای پنجاه درصد شانس پیروزی داشته باشید. آنچه نمیتوان تحت تأثیرش قرار داد سود کازینو است، که اگر هم در کوتاهمدت موفقیتهایی به دست آید، کازینو در نهایت سودش را خواهد برد. با اینحال، این راهکار متفاوت و جالب است.
سیستم اسکارز گرایند
آخرین سیستمی که البته به اندازۀ بقیۀ سیستمها اهمیت دارد، اسکارز گرایند است. این سیستم به سیستم دایلامبر شباهت بسیار دارد اما امنیت بیشتری دارد. در اینجا هم، هربار که باختید یک واحد به دستۀ ژتونهاتان اضافه میکنید، اما هربار که سودی از پیروزیتان کسب کردید باز به نقطۀ آغاز برمیگردید. با تقسیمکردن بازیتان به بخشهای بسیار کوچک موجودی حسابتان اصلاً تهدید نمیشود و، اگر اتفاق غیرمنتظرهای بیفتد، میتوانید ثبات پروژه را بهخوبی حفظ کنید. بدترین اتفاق ممکن این است که گرفتار نوار بلندی از باختها شوید. اگر این اتفاق بیفتد، راحتترین کار این است که بیخیال بازی شوید و روزی دیگر که بخت یارتان است برگردید.
همۀ این راهکارها طرفداران خودشان را دارند، بازیکنانی که مدعیاند با این راهکارها پول زیادی بردهاند ــ هرچند کاملاً قابل درک است که بیشترشان تمایلی به سردرآوردن از جزئیات این راهکارها ندارند.
بازیکنان این راهکارها را در کازینوهای آنلاین هم به کار میبرند، جایی که ریاضیات و احتمالات بسیار به هم میمانند ــ حتی اگر در محیط اینطور نباشد. شما میتوانید وقتی که گردونه را میچرخانید با دیلرهای زندۀ جادویی و سایر بازیکنان ارتباط برقرار کنید، میتوانید موقع بازی آنلاین از همۀ هیجانهای این بازی کلاسیک لذت ببرید. همچنین متناسب با سطح بازیکنان طیف وسیعی از بازیها وجود دارد.
میتوانید راهکارهایی را در نظر بگیرید که در اینجا توضیح داده شدهاند و به شما کمک میکنند پیروز شوید یا صرفاً ژتونهاتان را روی هم کُپه کنید، مثل ترفندی که شان کانری در سال 1963 به کار برد. بر اساس گزارشها، این بازیگر، در کازینویی در جوار رشتهکوههای آلپ در ایتالیا، سه بار پشت سر هم روی عدد 17 شرط بست و در هر بار 17میلیون لیر برنده شد. بر این اساس، فارغ از همۀ راهکارهای دنیا، شاید هر بار که پای میز رولت میروید اتکا به شانس محض برای شما بهترین نوع شرطبندی باشد.