من اواخر دهۀ 1970 در نیوجرسی زندگی میکردم که قماردر کازینو در آتلانتیک سیتی قانونی شد. کازینوهایی که آنجا شروع به کار کردند ، تقاضای زیادی برای دیلر داشتند. به زودی ، مدارس قمار در کازینو افتتاح شد که مهارتهای لازم برای دیلر شدن در کازینو را به دانشآموزان آموزش میداد. (برای دیلر شدن در یک کازینو باید از یک نمایندگی مجاز دولتی گواهی دریافت میکردید.) عموم مردم با سیلی از اخبار تلویزیون و گزارشهای رادیویی و تبلیغات مربوط به دیلر شدن در کازینو اشباع شدند. من به فکر تأسیس مدرسهای افتاده بودم که در آن به جای آموزش دیلر شدن به بازیکنان نحوۀ پیروز شدن در بازی بلک جک را آموزش میداد.
در اوایل دهۀ 1980 ، با تشویق همسرم، مدرسهای را در تومس ریور نیوجرسی ، برای اینکه به طور مشخص به بازیکنان بیاموزم که چگونه در شمارش کارت موفق شوند افتتاح کردم. (ادعای من مبنی بر اینکه اولین مدرسۀ بلک جک را در نیوجرسی افتتاح کردم توسط جری پترسون به چالش کشیده شد ، که تقریباً در همان زمان در Voorhees یک مدرسه افتتاح کرد. من هنوز هم ادعا میکنم که مدرسۀ بلک جک من کمی قبل از او افتتاح شد.)
ممکن است فکر کنید که افتتاح یک مدرسۀ بلک جک کار مهمی نبود ، اما در آن زمان اطلاعات کاملی در مورد شمارش کارت برای بازی منحصربفرد بلک جک وجود نداشت. من اطلاعات دست اولی در مورد این بازی میدانستم چون با یک ریاضیدان (دیک) برای توسعۀ یک استراتژی اساسی دقیق و سیستم شمارش کارت کار کرده بودم.
نکتۀ حاشیهای: من یک نسخۀ خطی 100 صفحهای را نوشتم که شامل استراتژیهایی بود که برای بازی بلک جک در آتلانتیک سیتی تهیه کرده بودیم و آن را برای ناشری که برای چاپ آن ابراز علاقه کرده بود فرستادیم. آنها در طول مراحل ویرایش متن کار را لفت دادند و به زودی کتاب جدیدی در کتابفروشیها ظاهر شد که شرح بازی بلک جک در آتلانتیک سیتی بود. (این کتاب شرح بازی بلک جک در آتلانتیک سیتی توسط چامبلیس و روگینسکی بود). خبر خوب این بود که استراتژیهای موجود در کتابشان با روشهایی که ما تهیه کرده بودیم یکسان بودند. خبر بد این بود که ناشر کتاب ما از آن توافقی که برای انتشار نسخۀ ما کرده بود عقب کشید. از زمان آن تجربۀ بد با ناشر کتاب ، تمام کتابهای من به هزینۀ خودم به چاپ رسیدهاند.)
دلیل منحصربفرد بودن بازی بلک جک در آتلانتیک سیتی این بود که دیلرها برای فهمیدن ارزش دستشان اجازه نداشتند کارت دوم خود را که به پشت بود تا زمانی که دست بازیکنان کامل میشد ببینند. کمیسیون کنترل کازینو NJ ، که در آن زمان ، نهاد نظارتی بود که قوانین بازی برای کلیۀ بازیهای کازینو در آتلانتیک سیتی را تدوین میکرد ، میخواست احتمال تقلب دیلر و یا بازیکن را به حداقل برساند ، به همین دلیل آنها نمیخواستند دیلرها کارت دومشان را تا زمانی که همۀ بازیکنان دست خود را بازی نکردهاند ببینند. قوانین بازی در آتلانتیک سیتی نیز اجازۀ تسلیم را میداد ، و این قانون زمانی که با قانون بالا همراه میشد ، کمیسیون کنترل کازینو ناخواسته شرایطی را ایجاد کرده بود که یک بازیکن میتوانست دست خود را قبل از اینکه دیلر به ارزش دست خود پی ببرد تسلیم کند. از زمانی که بازیکن استراتژی بازی “تسلیم شدن زود هنگام” را یاد گرفت این امکان باعث شد که قانون تسلیم شدن یک قانون بسیار مطلوب برای بازیکن شود. (استراتژی اولیه تسلیم شدن زود هنگام بسیار متفاوت با استراتژی اولیه تسلیم دیر هنگام است ، جایی که دیلر قبل از اینکه بازیکنان بتوانند روی دست خود عمل کنند ، کارت دوم خود را نگاه می کنند). تسلیم زود هنگام به علاوۀ قوانین دیگری من جمله اینکه دیلرها باید روی 17 نرم بایستند ، و اینکه شما مجاز بودید روی هردو کارت اولی دوبل کنید ، باعث میشد که بازیکن بدون شمارش کارت سود کمی نسبت به کازینو داشته باشد . (این مورد در آن زمان کشف نشده بود) با اعمال شمارش کارت به بازیای که قانون تسلیم زود هنگام داشت ، بازی بسیار شکستپذیر شد و در مقایسه با بلک جک معمولی که در آن دوره در لاس وگاس بازی میشد (یعنی بدون تسلیم شدن زود هنگام) ریسک کمتری داشت.
جالب اینکه ، به نظر من ، در مورد مطالعات دقیق شبیه سازی رایانه ای که دیک انجام داده بود، آنچه که منحصربفرد بود این واقعیت است که وی از نظر قانونی کور بود. او از یكی از اولین رایانههای رادیویی Shack TR-S 80 استفاده كرد تا شبیهسازیهای رایانهای خود را با كیبورد بریل و ذرهبین بزرگ جلوی صفحه نمایش خود انجام دهد. او غالباً شبانه شبیهسازی میکرد تا محاسبات دقیقی از نمونه بدست آورد و به من از طریق تلفن نتایج را گزارش میداد. (هنوز اینترنت اختراع نشده بود.) چطور زمان تغییر میکند زیرا امروزه میتوانید در طول یک دقیقه از طریق برنامههای مشهور بازی بلک جک میلیونها شبیهسازی را برای هر بازی بلک جکی انجام دهید.
داشتن ایده برای شروع اولین مدرسۀ بلک جک برای شمارش کارت در نیوجرسی یک چیز است اما اجرای این ایده چیز دیگری بود. من به دو دلیل مطمئن بودم که میتوانم به دانشآموزان در آتلانتیک سیتی بیاموزم که چگونه در شمارش کارت موفق باشند. اول اینکه ، من تدریس را در حالی که دورۀ دکترا در رشتۀ شیمی آلی در دانشگاه ماریلند میگذراندم تجربه کردم. در حقیقت ، بعد از کسب مدرک دکترا ، نتوانستم شغلی در صنعت شیمیایی پیدا کنم زیرا بازار کار کساد بود (حدود 1971) ، بنابراین دانشگاه به من یک کار یک ساله به عنوان مربی شیمی ارائه داد. آموزش به دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد یک چالش واقعی بود و قطعاً مهارت من در زمینۀ تدریس را تشدید کرد. دوم اینکه ، من چندین سال با استفاده از استراتژیهای اصلی و نحوۀ شمارش کارت که توسط دیک تهیه شده بود ، در آتلانتیک سیتی بلک جک بازی کردم و در آن بسیار موفق بودم. زمان آن رسیده بود که به دانشآموزان نحوۀ انجام همان کارها را آموزش دهم.
(توجه: آنچه باعث شده بود تا بازی بلک جک آتلانتیک سیتی درآن سالها برای کارتشمارها منحصربهفرد باشد این بود که در سالهای اولیه کازینوها نمیتوانستند شمارش کارت را ممنوع کنند بنابراین آنها بدون ترس از ممنوع شدن از شرطبندیهای بسیار تهاجمی استفاده میکردند.)
سرانجام تصمیم گرفتم برای مدرسۀ بلک جک خود فضایی را در یک ساختمان اداری در Toms River، NJ اجاره کنم. من یک میز بلک جک حرفهای با صندلی ، کارت ، ژتون ، دستگاه پخش کارت مخصوص و غیره خریداری کردم. برای ارتقاء مدرسه، در روزنامۀ محلی تبلیغاتی در مورد یک سمینار رایگان “چگونه می توان در بلک جک پیروز شد” که در یک هتل محلی برگزار میشد ارائه کردم. اتاق کنفرانس مملو از شرکت کنندگان بود و بعد از آن اولین گروه دانشجو را که مشتاق یادگیری شمارش کارت بودند ثبتنام کردم.
دورۀ شمارش کارت که من تدریس میکردم شامل چهار کلاس دو ساعته بود که طی چهار هفته برگزار میشد. من به دانش آموزان استراتژی دقیق بازی بلک جک در آتلانتیک سیتی ، سیستم شمارش کارت Hi-Lo ، نحوۀ شرطبندی کردن و تغییر استراتژی بازی بر اساس شمارش کارت ، الزامات مربوط به bankroll و خطر از بین بردن آن ، مزایای بازی تیمی ، و برخی از تکنیکهای استتار را آموزش میدادم. دانش آموزان هر جلسه جزواتی را كه شامل خلاصۀ مطالبي كه هر هفته به آنها تدریس میکردم ، به همراه تمرين هایي كه بايد بين كلاس ها انجام ميدادند دریافت میکردند. همچنین جلسۀ آخر ، به دانش آموزان این پیشنهاد را میدادم که قبل از شروع بازی در آتلانتیک سیتی دوباره به مدرسۀ من برگردند تا آنها را (به صورت خصوصی) چک کنم تا مطمئن شوند که به درستی بازی میکنند و شرطبندی دقیقی دارند. (اکثر دانشجویان من از این جلسۀ خصوصی استفاده میکردند.)
در حالی که من مشغول تدریس گستردۀ شمارش کارت بودم ، همسرم در کلاسی که فقط برای خانمها بود بلک جک را تدریس میکرد. بنابراین همسرم یک میز بلک جک قابل حمل را به خانه آورد که بیشتر استراتژیهای ابتدایی بازی کردن را به گروههایی از دوستان خانم آموزش میداد.
یادم نمیآید که چند دانشآموز در مدرسۀ بلک جکم تدریس کردم اما گروهی بودند. من از تعامل با دانشآموزان و تدریس مهارت کمی پیچیده (شمارش کارت) در سطحی که برای بازیکنان متوسط قابل درک بود ، لذت بردم. من زمان زیادی را صرف طراحی دوره و اصلاح آن بر اساس بازخورد دانشآموزان کردم. مدرسه بسیار موفق بود اما من یک ایدۀ تدریس دیگری داشتم که آمادۀ راهاندازی آن هستم: باشگاه فاتحان قمار در کازینو.