احساسات ضد و نقیض قماربازان در کازینو

شاد، هیجان زده، خوش‌بین، شجاع؛ ناامید، ناراضی، پشیمان. قمار مانند خواندن افسانه‌ها است. قماربازان در کازینو با احساسات مختلفی روبرو می‌شوند و موضوع این نوشته هم دقیقاً همین است. در قمار، هم روزهای خوب وجود دارد و هم روزهای بد. بعضی اوقات، قمار را با احساسی عالی آغاز می‌کنید و با شکستی بزرگ به پایان می‌رسانید. بعضی اوقات هم، تنها به قصد این که یکی دو ساعتی وقت بگذرانید قمار را شروع می‌کنید و در انتها می‌بینید که مبلغ قابل توجهی برده‌اید.

 

اگر بخواهیم قمار را تنها با یک شاخصه به یاد بیاوریم، غیرقابل پیش‌بینی بودن آن است. ممکن است چندین بازی پیاپی برنده باشید؛ اما این روند برای همیشه به طول نمی‌انجامد. بازی‌های کازینو برای سود قمارخانه طراحی شده‌اند. بله. ممکن است یک قمارباز بتواند بهتر از سایرین بازی کند و به نظر برنده‌ای همیشگی بیاید؛ اما در بلندمدت، این قمارخانه است که برنده همیشگی است. با احتساب این موارد، احساسات ضد و نقیض قماربازان در کازینو شکل می‌گیرد: هیجان زده از چند برد پیاپی و پشیمان از باخت تمام سود در یک بازی اضافه. از سوی دیگر، ممکن است از باختن چندین قمار ریز و درشت احساس سرخوردگی کرده باشید و در انتها، با یک برد، تمام شکست‌ها جبران شده باشند. در این لحظه، احساسات شما زمین تا آسمان تغییر خواهد کرد.

برنامه ریزی قماربازان در کازینو

خیلی جالب می‌شد اگر آنچه که حالا می‌دانیم را، پیش از قمارهای گذشته می‌دانستیم. نگاه به گذشته یک ابزار بسیار موثر در قمار کردن است. در صورتی که از بازی‌های کازینویی خوشتان بیاید و تسلط بر نفس کافی داشته باشید، حد اقل یک بار هم که شده، آن چه که من تجربه کرده‌ام را تجربه کرده‌اید.

اهداف بلندمدت؛ نسبتاً بلندمدت

من یک طرفدار پوکر ویدیویی هستم. از بازی کردن با آن لذت می‌برم. در حقیقت، انگیزه اصلی من از رفتن به کازینو این است که چند ساعتی پوکر ویدیویی بازی کنم. برای من، این بازی نوعی فرار است. من عاشق هر موقعیتی هستم که در آن بتوانم گوشی‌ام را بگذارم کنار و از دست ایمیل‌ها و to-do لیستم فرار کنم.

حدس می‌زنم شما هم متوجه این امر شده باشید که من بیشتر یک قمارباز زمان‌محورم تا بردمحور. من از آن دسته قماربازانی نیستم که بروم و بیست دلار بازی کنم و بیرون بیایم. من می‌روم که چندین ساعت قمار کنم. صرف زمان برای قمار کردن برای من لذتبخش است. البته این امر به این معنا نیست که من برای بردن بازی نمی‌کنم. این کار دیوانگی است. من هم دوست دارم با پول بیشتری به خانه برگردم؛ خیلی بیشتر.

برد و باخت همیشگی است

من از آن دسته قماربازانی هستم که دچار احساسات شدیدی می‌شوم. نمی‌توانم یک گوشه بنشینم، بازی‌ام را بکنم و به خانه برگردم. وقتی قمار را شروع می‌کنم، می‌دانم قرار است انواع و اقسام احساسات را تجربه کنم. من خیلی سعی می‌کنم که بگویم خودم را تحت کنترل دارم و برای ادامه بازی، برنامه دارم؛ اما حقیقت امر با ادعای من متفاوت است. اگر بتوانم واقعاً طبق برنامه بازی کنم، قطعاً بازیگر بهتری خواهم بود و با جیب پرتری به خانه خواهم برگشت.

خطر تعقیب

به نظر من، بزرگترین خطری که قماربازان در کازینو را تعقیب می‌کند، این است که بخواهند پول از دست داده را تعقیب کنند؛ به این معنا که اگر پولی از دست داده باشند، برای جبران آن تلاش کنند.

برای باخت آماده باشید

وقتی می‌خواهید پولتان را تعقیب کنید، بدون شک احساسات ضد و نقیضی را تجربه خواهید کرد. اگر بودجه بازی شما از پیش تعیین شده است، چه آن را ببازید و چه نه، نباید برایتان مهم باشد. شما چیزی را باخته‌اید که برای باختن آن به میدان آمده بودید. البته امیدهایی هم در شما وجود داشته است که نه تنها آن مبلغ را از مهلکه به در ببرید، بلکه چیزی هم به آن اضافه کنید. دلیل اصلی قمار بازی این است که شما در سر خود به این می‌اندیشید که با این مقدار پول، فلان مقدار ببرید و با آن چیزهای بهتری بخرید. در یک لحظه، خود پول، سود احتمالی و رویای چیزی که قرار بوده است با آن بخرید، همه با یک باخت نقش بر آب می‌شوند. این درست لحظه‌ای است که شما نمی‌توانید خودتان را کنترل کنید و به دنبال پول، سودش و رویایتان می‌روید. من هم بارها چنین کرده‌ام و اجازه بدهید اعتراف کنم: همیشه از این کار پشیمان شده‌ام.

تصور همیشگی این است که می‌توان با تبدیل چند صد دلار به چند هزار دلار، زندگی را آسان‌تر کرد؛ آسان‌تر نفس کشید و روی چیزهای دیگر زندگی تمرکز کرد.

در واقع اینجا باید به یک مسئله مهم اشاره کنم. اکثر قماربازان قمار می‌کنند؛ نه به این دلیل که به پولش احتیاج دارند، بلکه به این دلیل که به بردن احتیاج دارند. این احساس احتیاج به بردن است که می‌تواند قمارباز را دیوانه کند و از او کارهای احمقانه سر بزند.

خوشبین

امیدوارانه شروع کردم. کمی پول برای بازی دارم و می‌توانم با بردن چند دست قمار، اوضاع را بهتر کنم. همه چیز تازه و جدید است. ماشین‌های قمار را می‌شناسم و احساس می‌کنم چیزی عالی در انتظار من است. مثل تمام قماربازان در کازینو می‌چرخم تا جایی را پیدا کنم که احساسی خوب داشته باشم.

وقت آن است که اولین تلاشم را بکنم. پولم را می‌گذارم وسط و امیدوارم بتوانم با یک کش-اوت خوب، نفسی از سر رضایت بکشم. در این لحظه، من احساس خوبی به همه چیز دارم و خوشبینم.

اوضاع آن طور که برنامه داشتم پیش نرفت. چند دست نه چندان خوب داشتم؛ اما ایرادی ندارد. هنوز هم مقداری پول برایم باقی مانده که بازی کنم و شکستم را جبران کنم.

تردید

بردهای خفیف در میان انبوهی از شکست‌های بزرگ و کوچک. با همین بردهای کوچک هم همچنان میل به بازی در من زنده می‌ماند. پس از چندین شکست دیگر، بالاخره یک برد خوب به دست می‌آورم. این دقیقاً همان چیزی بود که به آن احتیاج داشتم.

حالا با امید بیشتری به بازی ادامه می‌دهم؛ اما نه کاملاً امیدوار. می‌خواهم آن‌قدر بازی کنم که یک برد دیگر مانند این برد داشته باشم؛ چون نمی‌خواهم حتی یک دلار از پولم به جیب کازینو رفته باشد. تازه، می‌خواهیم مویی هم از خرس کنده باشم.

ناامید و گیج

کمی ناامید شده‌ام. اوضاع آنطور که می‌خواهم پیش نمی‌رود. یک بار دیگر… و بله. حالا اعتبارم صفر شده است.

آیا در دستگاه درستی نشسته‌ام؟

اگر حالا کازینو را ترک کنم، ممکن است درست پیش از دست برنده این کار را کرده باشم. شاید دست بعدی، دست شانس من باشد.

چرا این بار مثل آن دفعات پیش نرفت؟ من که پیش از این چند باری برده بودم.

بمانم یا بروم؟ یا چیز دیگری را امتحان کنم؟

نه. من کلی پول در این ماشین گذاشته‌ام. آمار را می‌دانم. هیچ چیزی به جیب نزده‌ام؛ اما هنوز هم بارقه‌ای از امید هست.

تحریک شده

دوباره در شرف آنم که اعتبارم صفر شود. احساس ناامیدی در تمام تجربه‌ام از این قمار دیده می‌شود. طبق برنامه پیش نمی‌روم. چرا این پول را برای کارهای مهم‌تر کنار نگذاشتم؟ حالا خیلی از نقطه شروع عقب‌ترم. احساس خوبی نیست.

هی! ۲-۲-۲-۲٫ بردم! ۲۵۰ دلار!

مسرور

درست مثل یک جرقه بود. حالا احساساتم از این رو به آن رو شده است. شاد و مسرورم. من اشتباه نمی‌کردم. از اول هم می‌دانستم من امروز قرار است برنده باشم.

و بله. البته که باید به بازی ادامه بدهم. من اینجا آمده‌ام که چند هزار دلار ببرم، نه چند صد دلار.

هیجان زده و مشتاق

اعتبارم کم کم بالا می‌رود؛ سقوط می‌کند و باز بالا می‌رود. هیجان زده‌ام. اوضاع تغییر کرده است. امروز قرار است روز خوبی باشد.

چطور شد که اعتبارم از ۲۵۰ دلار حالا به کمتر از ۱۰۰ دلار رسیده است؟ اوضاع خوب به نظر نمی‌رسد. باید دست‌های بیشتری بازی کنم تا آن را جبران کنم. من می‌دانم که امروز اینجا را با یک برد هزار دلاری رویال ترک خواهم کرد. اما در کدام دست به آن خواهم رسید؟

ناراضی

درست به همان سرعت که با یک برد خوب از ناامیدی به هیجان رسیده بودم، از خوشحالی به ناراحتی و سردرگمی رسیدم. اگر ادامه بدهم، احتمالات بسیار زیادی وجود دارد؛ پس ادامه می‌دهم و ادامه می‌دهم تا وقتی اعتبارم به صفر برسد. باورکردنی نیست. قرار بود برنده باشم و با هزاران دلار از کازینو بیرون بیایم. اما حالا حتی پول خودم را از دست داده‌ام.

پشیمان

شرط می‌بندم که می‌دانید حالا از نظر احساسی در چه وضعیتی هستم. همه قماربازان در کازینو این لحظه را تجربه کرده‌اند. بهترین واژه برای توصیف وضعیت فعلی من «پشیمان» است. می‌خواهم همه چیز را از اول انجام دهم. اگر یک بار دیگر فرصت بازی داشته باشم، می‌توانم خیلی بهتر از حالا احساسات و پولم را مدیریت کنم.

با این حال، باید اینجا را ترک کنم. احساس بدی دارم. می‌دانم طی چند روز آینده این احساس از بین خواهد رفت. پول زیادی از دست نداده‌ام. داستان افرادی را شنیده‌ام که آنقدر به قمار ادامه داده‌اند که دیگر هیچ چیزی برایشان باقی نمانده بوده است. من در نقطه بهتری هستم. اما احساس می‌کنم جا داشت که در نقطه‌ای بهتر از این هم باشم.

قبلاً برنده شده‌ام. هنوز وقت زیادی برای تکرار آن بردها دارم. اما قماربازان در کازینو باید بدانند که در چه نقطه‌ای باید از بازی دست بکشند. شادی، هیجان و سرور بهترین لحظات برای پایان دادن به قمار هستند. پشیمانی هم بدترین نقطه آن است. حالا نمی‌توانم از دست این احساس رها شوم. تمام مدت با من است.

بله. این احساسات ضد و نقیض همیشه در قمار وجود دارد. باید به پول به عنوان چیزی برای باختن نگاه کنیم و بدانیم که بردن در قمار، یک سورپرایز خوشایند است. ما نیاز به برد داریم. قمار این فرصت را به ما می‌دهد.

هر کسی داستان خودش را دارد

درست است که داستان من با یک پایان خوش همراه نبود؛ اما در عوض تجربیات زیادی کسب کرده‌ام. در انتهای قمار نمی‌توان همیشه سربلند بود؛ اما مخلوطی از تمام احساسات را می‌توان تجربه کرد. بهترین احساسات در قمار، بردهای سورپرایزکننده‌اند. اینطور نیست؟ اگر بتوانید احساسات خود را مدیریت کنید و در این موقعیت‌ها از قمار خارج شوید، بهترین تجربه از قمار همراه شما می‌ماند.

احساسات آشکار

در حالی که من از درون احساسات متفاوتی را تجربه می‌کردم، افراد زیادی را دیده‌ام که برای این احساسات نمایشی بیرونی دارند. بسیاری از آنان تنها نمایشی از یک احساس دارند و از ابتدا تا انتهای قمار، همان را نشان می‌دهند.

اکثر قماربازان در کازینو شاهد این مسئله بوده‌اند که قماربازی در کنارشان حتی پس از برد هم همچنان با چهره‌ای عصبانی به قمار ادامه داده است. حدس من این است که آن‌ها پیش از این بارها باخته‌اند. و الا، چه دلیل دارد فردی پس از بردن چندصد دلار، اینچنین احساس بیچارگی داشته باشد؟

آن‌ها پس از برد هم همچنان آه می‌کشند؛ کارتشان را با بی‌حوصلگی به سمت دیلر پرتاب می‌کنند؛ نق می‌زنند و …

من تنها یک تماشاچی‌ام. احساسات آن‌ها به من ارتباطی ندارد. اما اگر نظر من را بخواهید؛ اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که چه هنگام برد و چه در باخت احساس بدی را تجربه می‌کنید و دائماً کلافه‌اید، بهتر است قید حضور در کازینوها را بزنید. احساسات شما از قمار نباید ثابت و منفی باشد. این با فلسفه بازی در تضاد است.

افراد مثبت

ترجیح من این است که کنار کسی بازی کنم که از بازی خود لذت می‌برد. آن‌ها تجربه‌ای شیرین از قمار دارند؛ حتی اگر بازنده آن باشند. اما اگر برنده باشند، بیش از چیزی که تصور می‌کنید هیجان زده خواهند شد. گمان می‌کنم ترجیح تمام قماربازان در کازینو هم این باشد که در کنار چنین افرادی قمار کنند. آن‌ها موجی از احساسات خوب را در فضای اطراف خود منتشر می‌کنند و اگر شما هم چند دست بد داشته باشید، با کمک این امواج مثبت، بهتر با باخت خود کنار می‌آیید.

 

ما همه آدمیزادیم. هر شرایطی می‌تواند احساسات ما را دستخوش تغییر کند. من به شخصه هیچکس را نمی‌شناسم که در برابر بالا و پایین زندگی بتواند خنثی و بی‌تفاوت بماند.

وقتی پای پول وسط باشد –مثلاً در قمار- تغییرات احساسی ما مضاعف می‌شوند. بردهای بزرگ، احساسات خوب زیادی را در پی دارند. باخت‌های بزرگ هم از سوی دیگر می‌توانند به شما احساسات بسیار بدی را تزریق کنند؛ مخصوصاً اگر برای آن‌ها آماده نباشید.

نگاه به گذشته برای قماربازان همیشه سودمند است. همه قماربازان در کازینو می‌دانند که برد و باخت برای همه وجود دارد؛ اما علم به این مسئله در ناخودآگاه، مسئله‌ای دیگر است. قمار یک مسئله ۵۰-۵۰ است و منطقی است که برای باخت هم آماده باشیم.

اگر قصد دارید قمار کنید، برای خود حدود مشخصی تعیین کنید تا در حدی ببازید که در زندگی شما اختلالی ایجاد نکند. چند پیروزی پیاپی نباید باعث شود خیال کنید که قرار است تا ابد برنده باشید. این کار نتیجه‌ای جز ناامیدی نخواهد داشت. برای تفریح و افزایش مهارت خود قمار کنید. این وسط، شاید چند تا رفیق هم پیدا کردید.

شاید به نظر چرند بیاید؛ اما کسی که برای تفریح قمار می‌کند، احتمال برد بیشتری دارد. کیف پولتان را برای فرار از احساس شکست خالی نکنید؛ چون این کار تنها این احساس را تشدید می‌کند.